کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران
سخن روز

آغاز مذاکره بر سر احیای برجام و اظهارات متناقض سران رژیم

پس از یک دوره گفتگوهای پشت پرده بین جمهوری اسلامی و ایالات متحده آمریکا، که خبرهای آن جسته و گریخته به بیرون درز می کرد، اکنون خبر می رسد که روز جمعه  13 فروردین نخستین نشست جمهوری اسلامی با نمایندگان چین و روسیه و نمایندگانی از اتحادیه اروپا از جمله مسئول سیاست خارجی این اتحادیه، با هدف احیای برجام انجام گرفته است. قرار بر این است اجلاس بعدی روز سه شنبه این هفته برگزار شود.  سران جمهوری اسلامی از زمان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و انتخاب جو بایدن به این سو، مداوما گفته اند تا هنگامیکه دولت آمریکا تحریم هائی را که پس از خروج از برجام اعمال کرده است لغو نکند، رژیم ایران وارد هیچگونه مذاکره ای، مستقیم و یا غیر مستقیم با آمریکا بر سر برجام نخواهد شد.خامنه ای حتی پا را از این هم فراتر گذاشته و گفته بود که:”هیچ مقام ایرانی اجازه مذاکره با آمریکا را در هیچ سطحی ندارد.” باوجود چنین فرمانیمی بینیم که واقعیتها، رژیم ایران را ناچار کرده اند، بدون هیچگونه پیش شرطی در چهار چوب گروه 5+1با آمریکا  وارد مذاکره شود.

اما به نظر می رسد که  قرار است این تغییرِ موضعِ جمهوری اسلامی در متن یک رشته تناقض گوئی مسئولان رژیم، به تدریج به خورد افکار عمومی داده شود. از یک سو سخنگوی رسمی وزارت خارجه جمهوری اسلامی می گوید:”هیچ طرح گام به گامی مطرح نیست و سیاست قطعی جمهوری اسلامی ایران برداشته شدن همه تحریم‌های آمریکاست، اعم از آنهایی که ترامپ پس از خروج از برجام مجدداً اعمال و یا ابتدائاً برقرار کرد و همچنین تحریم‌هایی که تحت هر عنوان دیگری اعمال شده اند.” و حتی برای تاکید بیشتر بر این موضع می گوید:”این رفع تحریم‌ها باید موثر بوده و مورد راستی‌آزمایی توسط ایران قرار گیرد.”

اکنون می بینیم بدون اینکه تحریمی برداشته شده باشد، جمهوری اسلامی عملاً به پای میز مذاکره کشانده شده است.  در همین رابطه خانم “جن ساکی” سخنگوی کاخ سفید، روز جمعه ۱۳ فروردین در کنفرانس خبری خود  ضمن تائید حضور آمریکا در مذاکرات هفته آینده 5+1 گفته است که: “آمریکا می‌داند که این مسیر دیپلماتیک، طولانی است و موانع زیادی بر سر راه آن وجود دارد.” یعنی فعلا جمهوری اسلامی برای رفع تحریمها کیسه ندوزد.

علی اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی ایران در اظهاراتی که جانب دیگری از تناقض گوئی مقامات رژیم را نشان می دهد، به دنبال نشست روز جمعه گفته است که:”پیشرفت مثبتی حاصل شده و بن بست موجود در رابطه دو طرف شکسته شده است.”

اینگونه اظهارات متناقض از جانب سران رژیم چه در چهارچوب مانورهای دیپلماتیک قرار بگیرند و چه اختلاف نظر های واقعی بین سران حکومتی باشند، در هر صورت واقعیت این است جمهوری اسلامی در این دعوا راهی جز سازش در پیش ندارد. در این رابطه حتی نمی تواند به دخالت دولتهای چین و روسیه،که ظاهرا در جبهه ایران قرار دارند، امیدی داشته باشد. زیرا منافع اقتصادی و سیاسی این دو ابرقدرت در رابطه با اروپا و آمریکا و نیز با دیگر کشورهای ثروتمندِ منطقه، بسیار گسترده تر و توازن قوای بین آنها حساس تر از آن است که در مقابل پشتیبانی از رژیمی با آیندهِ نامعلوم، این منافع را به خطر بیاندازند و توازن منطقه ای و جهانی موجود را به بازی بگیرند.

در حالی که جانب آمریکائیِ این مناقشه عجله ای برای رسیدن به توافق ندارد، جانب جمهوری اسلامی، در خطر گسترش نارضایتی عمومی و خیزش مردم  گرسنه و محروم قرار دارد. جمهوری اسلامی تلاش می کند از طریق سازش با آمریکا بحران اقتصادی خود را تخفیف دهد و دولت آمریکا هم نمی خواهد به آسانی موقعیتی را که بوسیله دولت ترامپ در رابطه با جمهوری اسلامی بدست آمده است، بدون کسب امتیازات دندان گیری از دست بدهد. بویژه که این بار بر خلاف دوره ترامپ همراهی کشورهای اروپائی را نیز تا حدود زیادی کسب کرده است. بعلاوه جمهوری اسلامی از یک سو با تحولاتی که در عراق و لبنان  و حتی یمن در جریان است، از موقعیت ضعیف تری در رابطه با گذشته برخوردار است و از سوی دیگر دولتهای عربستان سعودی و امارات متحده عربی، با باز کردن سر کیسه های خود به سوی روسیه و چین، آنها را در پشتیبانی از جمهوری اسلامی در قضیه برجام محتاط تر کرده اند. همه این شواهد نشان از دشوار شدن موقعیتی دارند  که رژیم جمهوری اسلامی در آن قرار دارد.

اما توافق با آمریکا در دسترس باشد یا دوررس، واقعیت این است که جمهوری اسلامی با رفع تحریم ها هم قادر نخواهد بود، گشایشی در زندگی اقتصادی کارگران و توده های محروم این جامعه بوجود بیاورد. رژیم جمهوری اسلامی آنچنان فاسد و ناکارآمد است که قادر نیست پولهای احتمالی که از طریق سازش با آمریکا بدست می آورد را در خدمت توسعه اقتصادی قرار دهد. تنها می تواند ابزارهای سرکوب خود را با آن تقویت کند. برای این رژیم نه مسئله فقر و نه مسئله بیکاری راه حل ندارند. درهای اقتصادی ایران هم به آسانی بر روی سرمایه غربی باز نمی شوند. حتی اگر فرض کنیم توافق 25 ساله ایران و چین جدی باشد، عملی شدن آن  آنقدر کُند خواهد بود که کفاف عمر جمهوری اسلامی را در مقابل فوران خشم مردم معترض نخواهد کرد.