کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران
سخن روز

اوج گیری حرکتهای اعتراضی، علیرغم گسترش ویروس کرونا

همزمان با گسترش روز افزون بیماری کرونا در استانهای مختلف و تلفات دردناک ناشی از آن، شرایط تامین معیشت کارگران و مردم تهیدست هم به سرعت رو به وخامت می رود. این شرایط  که قبل از شیوع کرونا هم به مرز غیرقابل تحملی رسیده بود و خیزش سراسری آبانماه سال گذشته، از بازتابهای آن بود، اکنون بمراتب عمیق تر و شدید تر شده است. اوضاع بگونه ای است که خطرات ناشی از ابتلاء به بیماری کرونا نیز نمی تواند، مانع برپائی تجمع های اعتراضی بشود. اگر در هفته های نخست شروع بحران کرونا، این گونه تجمع ها به دلیل نگرانی از ابتلاء به این بیماری تا حدودی کاهش یافته بود، اکنون و پس از گذشت سه ماه از آغاز بحران کرونا در ایران، آنچنان کارد به استخوان رسیده است، که کارگران و مردم تهیدست، به ناچار خطر آلوده شدن به ویروس کرونا را به جان می خرند، هم در محل کار حاضر می شوند و هم تجمع های اعتراضی برپا می کنند . مروری بر بخشی از اخبار مربوط به تنها چند روزی که از آغاز سومین ماه سال جدید می گذرد، نشان از آغاز موج جدیدی از اعتراضات بر علیه  شرایط دشواری دارد که اکثریت مردم ایران در آن گرفتار شده اند:

کارگران خدمات شهرداری شاهین شهر، دو روز متوالی در اعتراض به “کم بودن میزان حقوق دریافتی”، مقابل ساختمان شهرداری این شهر دست به تجمع اعتراضی زدند. کارگران مناطق 4 و 5 و 6 شهرداری اهواز هم دو روز است مقابل ساختمان شهرداری این شهر جمع شده اند و خواسته های خود را شعار می دهند. کارگران مجتمع کشت و صنعت هفت تپه در اعتراض به کاهش ۷۰ درصدی ظرفیت تولید، عدم امنیت شغلی و معوقات مزدی خود دست به تجمع  زدند. کارگران واحد آب، برق و تهویه “منطقه ویژه اقتصادی بندرخمینی”، دست از کار کشیده اند. کارگران معدن کرومیت فاریاب کرمان مقابل فرمانداری این شهرستان دست به تجمع زدند. کارگران «شرکت معدن کاری امین یار»  برای دریافت حقوق معوقه خود تجمع اعتراضی برپا کردند. کارگران کارخانه سیمان لامرد در اعتراض به عدم دریافت دستمزدهای معوقه و همچنین اخراج شماری از همکاران خود تظاهراتی برپا کردند. کارگران بخش خدمات بندر خمینی در اعتراض به عدم پرداخت دستمزدهای معوقه خود مقابل فرمانداری ماهشهر تجمع کردند.  کارگران شرکت توریستی همدان، چند روز است مدام  در حال تجمع و اعتراض هستند.

اما تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی تنها مربوط به کارگران محدود نمی شود. طی همین چند روز گذشته شاهد تظاهرات و اعتراضات اقشار تهیدست دیگر جامعه نیز بوده ایم. از آن جمله:  اعتراض پرستاران استان گیلان ، کسبه و دستفروشان شهرستان سیمرغ در استان مازندران. معلمان نهضت سوادآموزی گرگان، اعتراض ساکنان مسکن مهر بردسکن، اعتراض اهالی روستای نصرآباد، تیراندازی مامورن امنیتی رژیم به سمت گروهی از مردم  معترض منطقه “غيزانيه” در اهواز و غیره.

رژیم و کارفرمایان در حالیکه ابائی ندارند از اینکه کارگران را علیرغم شیوع ویروس کرونا به ادامه کار در کارگاهها و کارخانه های فاقد هر نوع امکانان بهداشتی ، تشویق و در واقع ناچارشان کنند، در همان حال حضور آنها را در تجمع های اعتراضی را مغایر با رعایت قاعده ” فاصله گذاری اجتماعی” شان می دانند و به این اعتبار علاوه بر تلاشهای سرکوبگرانه برای پراکنده نمودنشان، در دستگاههای تبلیغات، آنها را سرزنش هم می کنند.

واقعیت این است که جمهوری اسلامی که امروز ادامه حاکمیتش تنها بر پایه اعمال زور و سرکوب استوار است، به خوبی میداند این مردمی که چیزی برای از دست دادن ندارند، نمی توانند به انتظار پایان بحران کرونا بنشینند و شاهد تباه شدن تدریجی جسمی و روانی خود و خانواده هایشان باشند. مردمی که در خیزش آبان ماه سال گذشته لرزه مرگ بر اندام رژیم انداختند، نمی توانند، تحت فشار کرونا و رژیم بدتر از کرونا،  تن به سرنوشتی بدهند که این رژیم برای بقای خود، برای آنها تدارک دیده است. بدون شک این شرایط اسارتبار می تواند و باید خاتمه یابد. رژیم جمهوری اسلامی در بحران سیاسی و اقتصادی مهلکی گرفتار شده است. استراتژی قدرت نمائی در خارج از مرزهای کشور، برای تضمین بقاء در داخل کشور، با شکست روبرو شده است و در آستانه به زانو در آمدن در مقابل قدرت های غربی قرار گرفته است. همه اینها نشان می دهند که توازن قوا به نفع جبهه کارگران و مردم محروم و ستمدیده تغییر کرده است. اکنون زمان آن فرا رسیده است، که این جویبارهای پراکنده از اعتراض و مبارزه به هم بپیوندند، همزمان و هماهنگ شوند، تا رود خروشانی از نیروی بنیان کن و سازنده مردم به حرکت در بیاید، جامعه ایران را از وجود نفرت انگیز رژیم اسلامی پاک سازد و بر ویرانه های آن جامعه ای مرکب از انسانهای آزاد و مرفه و برابر بنا نهد.