در آستانه سالگرد کشته شدن قاسم سلیمانی و تبلیغات وسیعی که جمهوری ورشکسته اسلامی به این مناسبت برای فریب توده های مردم به راه انداخته، “محمود الزهار” عضو ارشد حماس که قبلآ سمت وزیر خارجه حکومت حماس در نوار غزه را برعهده داشت، در یک مصاحبه با شبکه عربی تلویزیون جمهوری اسلامی،” العالم ” به ذکر خاطره ای از یکی از سفرهای خود در رابطه با قاسم سلیمانی پرداخت. او فاش ساخت که در سال ۲۰۰۶ در مقام وزیر خارجه حکومت حماس سفری به تهران داشته و با مقامات مسئول ایرانی از جمله احمدی نژاد رئیس جمهور وقت ملاقاتهایی داشته است. الزهار با تعریف و تمجید از جنایتکاری مانند قاسم سلیمانی در رابطه با کمک مالی رژیم به حماس گفت : ” احمدی نژاد من را به قاسم سلیمانی ارجاع داده و او بلافاصله مبلغ ۲۲ میلیون دلار به صورت نقد به ما تحویل داد که با آن مشکل اساسی حقوق کارمندان و کمک هایی که قرار بود به مردم بدهیم حل شد. البته قرار بود مبلغ بیشتری به ما بدهند اما به دلیل آن که هیأت ما فقط ۹ نفر بودیم بیش از ۲۲ میلیون دلار در چمدانهایمان جا نمی گرفت نتوانستیم مبلغ بیشتری بگیرم. “
گرچه بذل و بخشش رژیم جمهوری اسلامی به گروههای جنایتکار و تروریست اسلامی از ابتدای حاکمیتش بر مردم ایران پوشیده نبوده است، اما این تعریف و تمجید نادانسته و نابهنگام “محمود الزهار” در شرایطی که بحران عمیق اقتصادی موجب فقر و گرسنگی دهها میلیون نفر از مردم ایران شده و بیش از۷۰ در صد مردم ایران در زیر خط فقر زندگی بخور نمیری دارند، مقامات جمهوری اسلامی را بر آن داشت تا از ترس بروز اعتراضات مردم به دست و پا بیأفتند و با عذر بدتر از گناه به توجیه آن بپردازند. باقر ذولقدر معاون فرمانده کل سپاه پاسداران روز سه شنبه نهم دیماه در مصاحبه با خبرگزاری تسنیم وابسته به سپاه پاسداران گفت: ” قاسم سلیمانی یکی از کشفیات مقام معظم رهبری است او همیشه هنگامی که برای تأمین فعالیت خود با مشکل روبرو می شد منبع مالی را خود فراهم می کرد.” این معاون دروغگوی فرمانده سپاه پاسداران فراموش کرده بود که مقامات ریز و درشت رژیم از ابتدای تأسیس سازمان حماس همیشه ادعا کرده اند که از حماس، تنها حمایت “معنوی” کرده اند، و دادن هرگونه کمک مالی و نظامی به حماس را تکذیب کرده و آنرا اتهام دشمنان نامیده اند.
در همین رابطه یکی دیگر از مقامات حماس قبلأ اعلام نموده بود که: ” جمهوری اسلامی به مثابه مادرِ ما بوده و به ما اطلاعات، تجهیزات نظامی و تسلیحاتی و کمک مالی می پردازد و چند سال قبل ما ۳۰۰ تن از نیروهای نظامی حماس را برای طی دوره های آموزش نظامی به ایران اعزام کردیم.” با این وجود حماس در جریان موسوم به بهار عربی و اعتراضات توده های مردم ستمدیده سوریه علیه رژیم بشار اسد، از جمهوری اسلامی فاصله گرفت.
اما این تنها حماس نیست که تا کنون از صدها میلیون دلار بذل و بخشش جمهوری اسلامی و از سفره کارگران و مردم ستمدیده ایران بهره مند شده است. سازمانها و جریانات اسلامی بسیاری دیگر در سایر کشورها مورد حمایتهای مالی، نفتی، تسلیحاتی و نظامی جمهوری اسلامی قرار گرفته اند. میزان این کمکها به ویژه به جریانات اسلامی تروریست شیعه دست ساز جمهوری اسلامی از جمله حزب اله لبنان چندین برابر می باشد. پنج سال قبل حسن نصراله علنأ طی یک سخنرانی اعلام نمود که کل بودجه و امکانات حزب اله اعم از حقوق، خوراک، پوشاک اسلحه و مهمات، تجهیزات و امکانات مالی حزب اله از طرف جمهوری اسلامی تأمین می گردد. خبرگزاری دویچه وله در مارس ۲۰۱۹ طی گزارشی اعلام نمود که بودجه سالانه حزب اله که ۷۰۰ میلیون دلار برآورد شده از سوی جمهوری اسلامی تأمین می گردد. کمکهای بیدریغ جمهوری اسلامی به حوثی ها که حاکمیت بخشی از یمن را برعهده دارند و برقراری رابطه با طالبان و القاعده و دیگر جریانات ارتجاع اسلامی نیز که بسیار هزینه بردار است، از جمله تحمیل چنین هزینه هایی است که جمهوری اسلامی به سفره مردم تهیدست ایران تحمیل کرده است.
حاتم بخشی های جمهوری اسلامی به جریانات اسلامی در حالی است که روز سه شنبه نهم دیماه خبرگزاری تسنیم وابسته به سپاه پاسداران در گزارشی اذعان داشت که میزان بدهی های قطعی دولت به اشخاص حقیقی و حقوقی بیش از ۵۷۸ هزار میلیارد تومان رسیده است. به این معنا که ۹۰ درصد هزینه های جاری دولت روحانی و ۷۰ در صد کل بودجه سال ۱۴۰۰ دولت بی محل است. حتی کارگزاران رژیم از جمله رئیس کمیته دستمزد شورای کار رژیم نیز چندی پیش اعلام نمود که: “۱۴ میلیون و پانصد هزار کارگر بیمه شده در ایران داریم که با خانواده هایشان جمعیتی حدود ۵۸ در صد مردم ایران را تشکیل می دهند. درآمد این بخش از جامعه حداکثربه سه میلون تومان می رسد. با گرانیهای موجود آنها تنها تلاش می کنند زنده بمانند نه این که زندگی کنند.”
سیاست توسعه طلبانه و دخالتگرانه پر هزینه جمهوری اسلامی در کشورهای منطقه برای باج گیری یکی از پایه های استراتژی بقای رژیم اسلامی بوده است که بخیال خود می تواند با آن به حیات خود ادامه دهد. این سیاست جنایتکارانه و جنگ افروزانه جمهوری اسلامی تا کنون علاوه بر تحمیل هزینه های کلان و فقر و گرسنگی و بیکاری زیادی به کارگران و مردم رنجدیده ایران، موجب کشتار و ویرانی و آوارگی میلیونها نفر از مردم منطقه نیز شده است. یقینأ سران رژیم باید تاوان این جنایات را بپردازند.