کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران
سخن روز

برگی از تاریخ مقاومتی عادلانه و سرفرازانه در کردستان بخش دوم

 

 

یورش 28 مرداد 58 در حالی صورت گرفت که رژیم ، در کار سرکوب انقلاب در عرصه هائی نظیر جنبش دانشجوئی، اعتراضات کارگران بیکار، سرکوب مردم در خوزستان، و ترکمن صحرا، موفقیتهائی کسب کرده بود. جمهوری اسلامی تصور می کرد، بر همین روال توانایی لازم را برای سرکوب مردم کردستان هم به دست آورده است. نیروهای رژیم حمله را از دو محور ارومیه و کامیاران آغاز کردند. در آن هنگام کومه له با انتشار بیانیه ای تحت عنوان: “خلق کرد در بوته آزمایش”، مردم کردستان را به مقاومتی همه جانبه دعوت نمود. در پاسخ به این فراخوان شعله های مبارزه و مقاومت از هر سوی کردستان زبانه کشید. در این مرحله رژیم توانست با برتری نیروی هوایی و توپخانه کردستان را به اشغال خود در آورد. اما طولی نکشید که حملات غافلگیرانه و وسیع نیروهای پیشمرگ از سوئی و اعتراضات روزمره خیابانی توده های مردم در شهرها از سوی دیگر، پس از سه ماه، توازن قوا را به نفع مردم تغییر داد و رژیم را وادار به عقب نشینی، پذیرش آتش بس و آمدن به پای میز مذاکره نمود.
اگرچه این فضای جنگی، نشاط سیاسی کردستان را به غم جانباختن بسیاری از عزیزان تبدیل کرد و فاجعه های جانکاهی چون اعدام کودکانی در پاوه، رزمندگانی در پادگان مریوان و انقلابیونی در فرودگاه سنندج و در دیگر شهرها به دست خلخالی جلاد را به همراه داشت، اما از شور مبارزاتی مردم و تلاش آنان برای حفظ دست آوردهایشان و عقب نشاندن دشمن اشغالگر کم نشد و مردم مبارز همچنان مقاوم و سرافراز در سنگر دفاع از آزادی و انقلاب رزمیدند.  مردم کردستان گرچه در جریان یورش رژیم خسارات جانی و مالی غیرقابل جبران و فراوانی را متحمل شدند، اما تسلیم نشدند. آنان به دشمن فهماندند که با همه امکانات نظامی و نیروی انسانی خود نمی تواند مردمی را که آگاهانه برای حقوق مشروع خود مبارزه می کنند، وادار به تسلیم نماید.
بازگشت دوباره نیروی پیشمرگ سازمان های سیاسی به شهرها و استقبال شکوهمند مردم از آنان و رونق گیری فعالیت های سیاسی و شکل گیری شوراها و تشکل های گوناگون و حاکمیت مردم بر سرنوشت خود، عملا شکست یورش ددمنشانه ۲۸ مرداد سال ۵۸ رژیم را اعلام کرد و جنبش انقلابی کردستان را به فاز دیگری از مقاومت و مبارزه وارد ساخت.  مردم و بویژه جوانان مبتکرانه ترین شیوه های سازماندهی اداره امور اجتماعی را بکار بستند و جامعه را به شیوه ای سالم و دموکراتیک اداره کردند. آنان امنیت محلات را به شکلی توده ای تامین کردند. توزیع مواد غذایی و دیگر مواد مورد نیاز را سازمان دادند. خدمات پزشکی و درمانی را تامین نمودند. مدارس و ادارات را باز نگه داشتند و به معضلات و مشکلات عمومی مردم رسیدگی کردند. اخلاق و رفتار انقلابی و انسانی را رواج دادند و حتی از بازآموزی فریب خوردگان و تشویق آنان به پیوستن به صف مردم غافل نبودند.
در آستانه توافق آتش بس با جمهوری اسلامی، بحث سازماندهی امر مذاکره با دشمن نیز مطرح گردید. طی نشستها و ملاقاتهای متعدد بین ماموستا شیخ عزالدین حسینی، رهبری کومه له،حزب دموکرات و سازمان چریکهای فدائی خلق ایران، هیات نمایندگی خلق کرد تشکیل گردید. توافق شد که رئیس هیات ماموستا شیخ عزالدین باشد و حزب دموکرات کردستان سخنگوی هیات. “هیات نمایندگی خلق کرد” طی میتینگ با شکوهی در شهر مهاباد به مردم کردستان معرفی گردید. بزودی کار هیات نمایندگی از پیگیری امر مذاکره با رژیم فراتر رفت و در یک آرایش نیمه جبهه ای به نهادی برای اداره امور کردستان تبدیل شد. این نهاد با انتشار بولتنی بطور روزانه مردم کردستان را در جریان پیشرفت امور قرار می داد.
طی مدت کمتر از ۶ ماه که جمهوری اسلامی سرگرم آماده ساختن خود برای حمله دیگری بود، کومه له علیرغم کارشکنی هایی که در داخل کردستان صورت می گرفت، در تدارک آماده ساختن افکار عمومی مردم کردستان برای روبرو شدن با تهاجم محتوم رژیم بود.  در این دوره جمهوری اسلامی از یک مذاکره واقعی با هیئت نمایندگی مردم کردستان طفره می رفت و با مانورهای فریبکارانه برای تجدید سازمان نیروهایش برای خود فرصت می خرید. تنها اجلاس رسمی این هیات با نمایندگان جمهوری اسلامی در شهر مهاباد 45 دقیقه بیشتر طول نکشید. وقتی سران رژیم احساس کردند که برای یورش مجدد آمادگی لازم را کسب کرده اند، خمینی که 6 ماه قبل پیام آشتی فرستاده بود، این بار اعلام کرد: “اول محاصره، بعد مذاکره”. چنین بود که در فروردین ماه سال ۱۳۵۹ رژیم جمهوری اسلامی نیروهای خود را از چند جبهه به مرزهای کردستان نزدیک کرد و سرانجام تهاجم خود را از کامیاران آغاز نمود و به دروازهای شهر سنندج نزدیک شد. هزاران نفر از مردم سنندج بر سر راه ستون نظامی رژیم نشستند تا مانع وردود آن به شهر شوند. ستون نظامی ناچار شد شهر را دور بزند و پس از آنکه ضربات سختی خورد، سرانجام وارد پادگان شهر شد و شهر را زیر بارانی از خمپاره گرفت. مقاومت حماسی ۲۴ روزه ای در این شهر صورت گرفت و این مقاومت در دیگر شهرها و روستاهای کردستان، سنگر به سنگر دنبال شد. رژیم نتوانست هیچ سنگری را بدون عبور از مقاومتی قهرمانانه فتح کند. مقاومت مسلحانه برای سالها ادامه یافت و نیروهای رژیم را در کردستان زمین گیر کرد. اگرچه رژیم سرانجام توانست تفوق نظامی به دست بیاورد، اما هرگز و تا همین اکنون نیز نتوانسته است مردم را به تمکین و تسلیم وا دارد. مردم کردستان جنبش انقلابی خود را در اشکال متنوع و در سنگرهای متعدد دیگری حفظ کرده اند و کردستان انقلابی همچنان خاری است در چشم رژیم اسلامی ایران.
ادامه دارد