کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران
سخن روز

به تماشای نمایشهای ضد انسانی رژیم نروید!

نمایش ضد انسانی گرداندن متهمین در سطح شهرها و به خصوص در محله های     محل زندگی آنها، که مدتی بود اجرای آن متوقف شده بود، در روزهای اخیر، در چهار چوب طرح ضد انقلابی “امنیتِ محله محور”، بار دیگر از سر گرفته شده است. در این نمایش چندش آوار افرادی تحت عنوان ” اراذل و اوباش”، مورد تحقیر و اهانت قرار می گیرند و جلو چشم مردم شلاق می خورند. نیروی انتظامی تهران روز سه‌شنبه ۱۵ مهر فردی را در خیابان‌های شهر گرداندند که رسانه‌های ایران او را “شرور محله مُشیریه” تهران نامیدند. در ویدئوهایی که از این صحنه در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد، ماموران نیروی انتظامی دیده می‌شوند که سوار بر خودرو و با نقاب در کنار او ایستاده‌ و بر سر و رویش می‌زنند. جمعیت نیز در حال تماشا و گرفتن ویدئو هستند.  قبل از آن نیز مشابه این نمایش در رشت اجرا شده بود و نیروی انتظامی چند نفر را در سطح شهر گردانده بود. گزارش می رسد که اینگونه نمایشها در چند نقطه دیگر نیز به اجرا در آمده است.

سیاست ایجاد فضای ترس و وحشت در جامعه که رژیم با اینگونه اعمال تعقیب می کند، سیاستی شکست خورده ایی است. جمهوری اسلامی هر چقدر هم که بخواهد نقطه ضعفهای خود را از طریق قدرت نمائی های کاذب از چشم مردم بپوشاند، اکثریت مردم با تیزبینی و هوشیاری آنرا در می یابند.  مردم میدانند که این رژیم در نتیجه مبارزات آنها، در نتیجه  بحرانهای اقتصادی و سیاسی، در نتیجه انزوای بین المللی ضعیف شده و نفوذش را هم، بر جریانات ارتجاعی منطقه به درجه زیادی از دست داده است. مردم دریافته اند که توازن قوا به نفع آنها تغییر کرده است. با این همه سئوال این است که هدف رژیم از راه انداختن اینگونه نمایشهای خیابانی چیست؟

واقعیت این است ، جمهوری اسلامی به خوبی میداند که بر چه آتفشانی از خشم مردم نشسته است و هر روز انتظار بر پا شدن اعتراضات وسیع اجتماعی را در همه جای این کشور می کشد، از اینرو به عنوان اقدامات پیشگیرانه به خیال خود می خواهد قدرت خود را با اینگونه نمایشهای نفرت انگیز به رخ مردم بکشد. رژیم با اجرای طرح ” امنیت محله محور” می خواهد به نام ”‌مبارزه با اراذل و اوباش‌” یعنی کسانی که محصول همین رژیم و همین نظام و همین فرهنگ اند، بساط سرکوبگری خود را در همه گوشه و کنار این جامعه بگستراند. جمهوری اسلامی با دستگیری این قربانیان نظام سرمایه داری و تحجر اسلامی و گرداندان آنها در خیابان و تحقیر آنان، در واقع انسان و انسانیت را تحقیر می کند. هدف از اینگونه قدرت نمائی های کاذب  چیزی جز تشدید فضای سرکوب در جامعه نیست.

اشکال متنوع دیگری هم از این نوع قدرت نمایی های کاذب وجود دارد. به عنوان نمونه می توان به نمایش آزمایش های موشکی جمهوری اسلامی اشاره کرد. هر از چندگاهی تعدادی موشک را در بیابان های مرکزی ایران آزمایش می کنند. مسلما اینگونه نمایش ها برای ترساندن ارتش آمریکا و قدرت های برتر نظامی جهان نیست، زیرا همه آنها مدتهاست تکنولوژی عقب مانده به کار رفته در این نوع سلاح ها را شناسایی کرده اند و راههای خنثی کردن آنها را آموخته اند. اینگونه نمایش ها به هیچ وجه در حدی نیستند که دولت های غربی را از قدرت نظامی جمهوری اسلامی بترساند، در اینجا هم هدف چیزی نیست جز مردمی که این رژیم بر آنان حکومت می کند و پای تلویزیون ها نشسته اند و این صحنه ها را تماشا می کنند.

وقتی یک نفر زندانی را با زور شکنجه های وحشیانه به پای مصاحبه های تلویزیونی می کشانند تردیدی ندارند که همگان ماهیت واقعی اینگونه نمایش های اعتراف گیری تلویزیونی را می شناسند. بنابراین هدفشان در واقع نه تبلیغ و فریب بلکه قدرت نمایی و ارعاب است. آنان از این طریق می خواهند توانایی خود را در شکستن اراده انسان ها نمایش دهند. در همه این موارد، هدف همواره مردم همین کشور هستند. آنان را قرار است به تمکین و تسلیم و سر فرود آوردن وادار سازند. آنان را قرار است با کشاندنشان به پای اینگونه نمایشها، تحقیر کنند و نشان دهند که گویا این رژیم هر کاری که بخواهد از دستش بر می آید.

وقتی مردمی را اعم از کودک و پیر و جوان به تماشای یک صحنه اعدام می کشانند، هدف نمایش دادن اجرای به اصطلاح عدالت نیست، بلکه از نظر جمهوری اسلامی همه مردمی که به تماشا آمده اند بالقوه دشمن رژیم به شمار می روند، بنابراین بایستی مرعوب شوند و سرجایشان نشانده شوند.

وقتی مسئله تا این حد روشن است بنابراین بایستی با کار آگاهانه اینگونه نمایش ها را هر چه بی رونق تر کرد. بایستی به مردم گفت که به ابزار رونق بخشیدن به اینگونه قدرنمایی های رژیم تبدیل نشوند. آنان باید بدانند که هدف از این نمایش خود آنها هستند. هدف این است که اراده و اعتماد به نفس خود همین مردمی را که به تماشای اینگونه نمایش ها کشانده اند، درهم بشکنند. و به کاری وادارشان سازند که هرگز از ته دل خواهان آن نیستند. اگر این رژیم از سرنوشت دیکتاتوری های سرنگون شده جهان درس نگرفته است و سرنوشت محتوم خود را نمی شناسد و به بی حاصل بودن این روش ها در دراز مدت پی نبرده است، مردمی که هدف این  نمایش ها هستند نباید با حضور در این گونه نمایشها به دیکتاتور مجال بدهند که چند صباحی دیگر به زندگی ننگین خود ادامه دهد.