کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران
سخن روز

درد مشترک بیمار و پرستار در ایران تحت حاکمیت رژیم اسلامی

این که به آمارهای ارائه شده از جانب جمهوری اسلامی نباید اعتماد کرد، یک واقعیت جا افتاده است. دستکاری آمارها البته همگی در جهت سرپوش گذاشتن بر کمبودها، حق کشیها، تبغیض ها، ندانم کاریها، دزدیها و غیره است. اما با همه اینها در مواردی همین آمارهای دستکاری شده هم گوشه هائی از واقعیت را برملا می سازند. سیستم پزشکی و درمانی نظام بیمه های اجتماعی، که در این روزها به دلیل شیوع بیماری کرونا، ابعاد فاجعه بار آنها آشکارتر شده است، یکی از این موارد است. ایلنا خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی روز یکشنبه گزارشی در این زمینه منتشر نمود.  در این گزارش آمده است:

“مطابق داده های مرکز آمار، در ایران 954 بیمارستان داریم که در بین آنها تنها 80 بیمارستان، یعنی 8 درصد آنها متعلق به سازمان تامین اجتماعی هستند. این 8 درصد قرار است که 42 میلیون کارگر را تحت پوشش داشته باشند. مراجعات بیش از حد ظرفیت به این بیمارستانها موجب شده است که کادر درمانی و خدماتی این بیمارستان‌ها در معرض بیشترین تهدیدات کرونایی قرار بگیرند. در این بیمارستانها پرستاران ناچاراند شرایط خطرناک کرونایی را به جان بخرند تا جان بیماران را نجات بدهند. اما این پرستاران  مطالباتی دارند که چندین سال است بی‌پاسخ مانده‌اند. ده سال تمام پرستاران این بیمارستان‌ها صبح و عصر و شب به صورت غیرمتعارف زمان خود را در محیط کار گذرانده‌اند در حالیکه هنوز نتوانسته اند حق شیفت ده سال پیش خود را نیز از سازمان تامین اجتماعی بگیرند.”

همین گوشه کوچک از گزارش مفصل خبرگزاری ایلنا نشان می دهد که هم حقوق ابتدائی کارگرانی که از حق بیمه استفاده می کنند و هم حقوق پرستارانی که قرار است به کارگران مراجعه کننده، خدمات درمانی ارائه بدهند، چگونه پایمال می شود. اگر فعلا از حال و روز توده کارگرانی که هر روز راهشان به اینگونه بیمارستانها کشیده می شود، بگذریم، که خود داستان تکان دهنده دیگری است، همین گزارش نشان می دهد که پرستاران از جمله بی حقوق ترین بخش جامعه ایران هستند. به همین دلیل در سال‌های اخیر پرستاران یکی از معترض‌ترین بخشهای  این جامعه بوده اند.

در زمینه مطالبات پرستاران، جمهوری اسلامی حتی به قوانین مصوب حود نیز پایبند نیست. در سال ۱۳۸۸ پرستاران قانونا مشمول مزایای مشاغل سخت و زیان‌آور شده اند. اما این مصوبه نه فقط اجرا نمی‌شود‌، بلکه به علت کمبود پرستار و نیاز به خدمات آنان، هر روز بر فشار کار به آنها افزوده می‌شود. در حالیکه کمبود پرستار، آنها را ناچار می کند که تن به اضافه کاری بدهند، در همان حال هنوز حق شیفت ده سال پیش خود را نیز دریافت نکرده اند.

در ایران  به ازای هر سه تخت تنها یک پرستار وجود دارد. در حالیکه طبق استاندارد های جهانی بایستی برای بخش های عمومی حداقل ۲ پرستار برای هر تخت و در بخش مراقبت های  ویژه بین ۴ تا ۵ پرستار به ازای هر تخت بیمارستانی وجود داشته باشد. ایران برای رسیدن به استاندارد جهانی با کمبود ۲۹۰ هزار پرستار مواجه است. این درحالی است که برآورده نشدن مشکلات و مطالبات حداقلی پرستاران از سوی جمهوری اسلامی ایران، باعث شده است که در سال‌های اخیر، سالانه بیش از ۱۰۰۰ پرستار به کانادا، قطر و کشورهای اروپایی مهاجرت کنند.

به هر اندازه استاندارد زندگی و معیشت و شرایط کار پرستاران پائین باشد به همان اندازه شانس بهبودی بیماران نیز تقلیل پیدا می کند. ساعات کار طولانی، حجم زیاده از حد کار و مسئولیت حساس از سویی و حقوق و مزایای ناچیز و آینده تضمین نشده، از سوی دیگر تنها بر سطح زندگی پرستاران اثر نخواهد گذاشت؛ بلکه بازتاب این درجه از محرومیت، بر سلامت جامعه تاثیر جدی بر جا خواهد گذاشت و در بهبودی بیمار اخلالی جدی ایجاد خواهد کرد.

اما اگر حال و روز پرستاران چنین است، کارگرانی در راهروهای بیمارستانهای سازمان تامین اجتماعی سرگردان می شوند، با شرایط دردناک تری روبرو هستند. در حالیکه برای 42 ملیون کارگر، تنها 80 بیمارستان وجود دارد، سازمان تامین اجتماعی تصمیم گرفته است بخشی از خدمات همین بیمارستانها را هم به بخش خصوصی واگذار کند. طرحی تحت عنوان  “برون سپاری” در دست اجرا است که به موجب آن مدیر بیمارستان خودراسا می تواند بخش هایی از حوزه تحت مسئولیت خود را به بخش خصوصی واگذار کند.  در این صورت بیمه شدگان تامین اجتماعی باید در انتهای صف بایستند زیرا اولویت با کسی است که پول و بیمه تکمیلی دارد. بدین ترتیب عملا ارزش دفترچه های تامین اجتماعی از این هم بیشتر کاهش پیدا می کند. اما این وضعیت تنها به بیمارستانهای وابسته به سازمان تامین اجتماعی محدود نمی شود. در ایران مجموعا بر مبنای آمار و اطلاعات سالنامه آماری، حدود 150 هزار تخت بیمارستانی در سراسر کشور وجود دارد . از این لحاظ ایران در پائین ترین حد استانداردهای بین المللی قرار یعنی 1.8 تخت برای هر 1000 نفر. در حالیکه حد متوسط جهانی این رقم 3 و یک دهم است و ایرانی که بر دریائی از ذخائر زیر زمینی نشسته است و حاصل رنج و کار دهها ملیون کارگر به ارزش مصرف تبدیل می شود، چنین کشوری مطابق اطلاعات سازمان بهداشت جهانی در ردیف کشور فقیری مانند بوتسوانا قرار می گیرد. در چنین شرایطی است که حسن روحانی در کمال پرروئی ادعا می کند: به هر بیمارستانی بطور تصادفی زنگ می زنم هم تخت بیمارستانی خالی و هم اطاق مراقبتهای ویژه خالی دارند.

تامین بهداشت و درمان رایگان حق مسلم هر شهروندی است. هیچ کسی نباید بخاطر در دسترس نبودن خدمات پزشکی و درمانی در رنج باشد. تامین بهداشت و درمان رایگان برای کلیه آحاد جامعه، یک حق اولیه و انکار ناپذیر است. نباید هیچ انسانی با محروم بودن از خدمات پزشکی و درمانی در بستر بماند و رنج ببرد و بمیرد. انسان امروز سزاوار آن است که صد در صد از سیستم خدمات بهداشتی و درمانی رایگان بهره مند باشد.