کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران
سخن روز

زنده باد جنبش رهائی زن برای آزادی و برابری

 

 

زنان ایران طی سه دهه اخیر در کنار طبقه کارگر بیشترین مشقت ها را از دست رژیم جمهوری اسلامی چشیده اند. اولین هجوم ضد انقلاب برخاسته ا ز انقلاب 57 به صفوف زنان سازماندهی شد. اولین چماق بدستان رژیم اسلامی سراغ زنان معترضی رفتند که شجاعانه در مقابله با خانه نشین کردن زنان واعمال ججاب اجباری صحنه خیابانها را به میدان مبارزه پر شور تبدیل کردند. اگر برای ضد انقلاب هجوم به صفوف زنان آغاز یک سیاست ارتجاعی و اعمال سلطه بر زنان و اولین خاکریز جهت تهاجم به کلیه مطالبات مردم، به عقب راندن انقلاب و بالاخره تسلط بر کل جامعه بود، برای اردوی انقلاب و به ویژه برای زنان، دفاع ازانقلابی بود که هنوز تازه نفس بود و در همان گام های نخست با یک ضد انقلاب وحشی و برآمده از اعماق قرون واعصار مواجه میگردید. طی 2 تا 3 سالی که شعله های انقلاب هنوز خاموش نشده بودند، مقاومت زنان یکی از ارکان تداوم انقلاب بود. اگر چه جمهوری اسلامی سرانجام توانست انقلاب مردم ایران برای آزادی و زندگی بهتر را سرکوب کند، اما در طول چها دهه گذشته جنبش کارگران، جنبش زنان، جنبش دانشجویان و جنبش مردم کردستان، با همه افت و خیزهایشان به حرکت خود ادامه دادند. مبارزات زنان برای رهائی همیشه یکی از ارکان مقاومت در برابر حکومت اسلامی و قوانین آن بوده است.

جمهوری اسلامی بسیار کوشید تا با اتکا به اعتقادات مذهبی، ستم بر زنان را درونی کند و آنان را متقاعد سازد که به موقعیت فرودست خود تمکین کنند، اما نه تنها در این کار توفیق نیافت، بلکه آتشفشان خشم و نفرت آنان را نیز برافروخت. اگر امروز هر جا حرکت و مبارزه ای هست، زنان را در صف مقدم آن مشاهده می کنیم ، تنها بخش کوچکی از آن موج عظیم و خروشانی است که در راه می باشد. مقاومت زنان در عرصه های مختلف با جسارت کم نظیر با اعتماد به نفس و حرکتهای آگاهانه گام به گام در جریاناست این شرایط عینی به ما می گوید که این جنبش در کنار جنبش کارگری از ستونهای اصلی انقلاب آتی در ایران خواهد بود. انقلابی که در هر گام پیشروی خود یکی از پایه های ستمکشی زنان را فرو خواهد ریخت.  امروز زنان آزادیخواه ایران در صفوف طبقه كارگر، در صفوف دانشجویان مبارز، در صفوف حركت های اعتراضی در محله ها و در محیطهای کار، در قالب مبارزه مادران جانباختگان و مادران زندانیان سیاسی، در عرصه های مختلف جنبش انقلابی كردستان و هر جا که نشانی از اعتراض و مبارزه و مقاومت هست، در خط مقدم قرار دارند و نمونه جسارت انقلابی و سرسختی در پیگیری خواست های بر حق خود هستند. استراتژی حزب کمونیست ایران، که به خطوط زیر استوار است سر راست ترین مسیر به سوی رهایی زنان از قید و بند نظام ظالمانه کنونی است.

نظام سرمایهداری مسبب و عامل بقای ستم بر زنان است رهایی زنان از قید و بندهای مردسالاری و از اسارت قوانین مذهبی، از مبارزه طبقه کارگر برای رهایی از استثمار سرمایه داری جدا نیست با آگاهی بر این واقعیت و شناخت مکانیزمهای ستم بر زنان در مناسبات تولیدی سرمایهداری است که می توان مبارزه مؤثری بر علیه این نابرابری اجتماعی را به نتیجه رساند.

شرط پیشروی مبارزات زنان توده ای شدن و اجتماعی شدن جنبش زنان است. برای تبدیل شدن جنبش زنان به یک جنبش توده ای و اجتماعی باید توده زنان کارگر و زحمتکش را در ابعاد میلیونی به میدان مبارزه آورد. برای انجام این امر باید بر استقلال اقتصادی زنان و بر خواستها و نیازهای رفاهی زنان تأکید کرد و مسیر تحقق این خواستها را نشان داد. در چنین مسیری طبقه کارگر بنا به ماهیت خواستهایی که دارد و از آنجا که اکثریت زنان را زنان کارگر و زحمتکش تشکیل می دهند، متحد ثابت قدم جنبش زنان است.

تامین برابری زن و مرد، تنها امر زنان نیست، بلکه امر همه انسانی زنان و مردان آزاده و مبارزی است که در راه رهایی بشر از یوغ ستم و اختناق و استثمار مبارزه می کنند. مبارزه برابری طلبانه و آزادی خواهانه زنان، نباید محدود به مبارزه خود زنان باشد.

جنبش زنان با خواستهایی که دارد در اولین قدم با سد اختناق رژیم جمهوری اسلامی روبرو می شود. برای در هم شکستن این سد اختناق جنبش زنان نمی تواند در انزوا از دیگر جنبش های دمکراتیک اجتماعی مبارزه خود را پیروزمندانه به پیش برد. برای پس راندن اختناق جمهوری اسلامی، همکاری و اتحاد عمل با جنبش های دمکراتیک دیگر ضروری است.

لیبرالهای اپوزیسیون تلاش می کنند که از جنبش زنان بعنوان ابزار به قدرت رسیدن خود استفاده کنند. در حالیکه آنها بطور واقعی به دلیل پایبندیشان به حفظ مناسبات مالکانه سرمایهداری بطور کلی و پیروی از سیاستهای نئولیبرالیستی در این دوره، ظرفیت تحقق خواستهای زنان را ندارند. این واقعیتها بایستی بطور مستدل برای توده زنان توضیح داده شود.

زنان در عین اینکه در محیط های کار و زندگی همراه با مردان در تشکلهای مختلف سیاسی و طبقاتی متشکل خواهند شد، لازم است به در ابعاد وسیع تری تشکل های رادیکال و پیشرو زنان را ایجاد کنند. این استراتژی راهنمای عمل ما در جنبش رهایی زن در ایران است.