کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران
سخن روز

نفرت مردمی از رژیم مذهبی حاکم بر عراق زبانه می کشد

 

روز سه شنبه نهم مهرماه، بغداد و چند شهردیگر جنوب عراق بار دیگرشاهد تظاهرات گسترده مردمی بودند. در این روز صدها هزار نفر در شهر های مختلف عراق به خیابانها آمدند و بر علیه فساد گسترده دولتی، بر علیه پائین بودن سطح خدمات عمومی، بر علیه بیکاری و بر علیه رژیم حاکم بر این کشور شعار دادند.

نیروهای امنیتی عراق حمله به تظاهرکنندگان را با گاز اشک آور و ماشین های آب پاش آغاز کردند و با شلیک مستقیم گلوله به سمت مردم معترض، آن را ادامه دادند. گزارشهای رسیده حاکی از کشته شدن چندین تن و صدها زخمی تنها در اعتراضات شهر بغداد است. با توجه به زیاد بودن شمار مجروحان و شدت جراحات،  انتظار می رود که شمار کشته شدگان افزایش یابد. همچنین خبر از بازداشت صدها تن از مردم معترض می رسد. تظاهر کنندگان در بغداد از میدان تحریر به سوی ورودی منطقه سبز راهپیمائی کردند. منطقه سبز بخشی از پایتخت عراق است که سفارتخانه های خارجی، مجلس و مراکز عمده دولتی در آن قرار دارند. آنها در تمام مسیر در مقابل نیروهای سرکوبگر سینه سپر کرده بودند و بی پروا به راهپیمائی خود به سمت این منطقه ادامه می دادند. اعتراضات در مدت کوتاهی از بغداد  به چندین شهر در جنوب عراق نیز کشیده شد. در این روز شهرهای بصره، عماره ،کربلا و نجف نیز شاهد تظاهرات گسترده بودند. خبر می رسد که در شهر کربلا استانداری این شهر به دست  تظاهرکنندگان افتاده است.

طی سالهای اخیر تظاهرات مردمی بر علیه رژیم فاسد عراق بارها رویداده است و هر بار نیز از جانب نیروهای دولتی پاسخ خونین گرفته است. وعده های دولتهای وابسته به احزاب مختلف برای بهبود اوضاع نه تنها عملی نشده اند، بلکه روز به روز وضع بدتر نیز شده است. مرکز اعتراضات سال گذشته، شهر نجف بود. رژیم مذهبی عراق تصور می کرد که لااقل شهری مانند نجف که سابقا مرکز قدرت و نفوذ احزاب شیعه بود، از این اعتراضات بر کنار بماند، اما شدت و  گستردگی اعتراضات در این شهر نشان داد که مردم عراق تا چه اندازه از رژیم مذهبی حاکم بر این کشور بیزار شده اند. بدون مناسبت نیست اگر بگوئیم در ایران نیز شهرهای قم و  مشهد، که ظاهرا کانونهای قدرت رژیم اسلامی ایران محسوب می شدند، از جمله مراکز پر قدرت اعتراضات دیماه 96 بودند. رویگردانی جوانان از مذهب و از رژیم مذهبی در این دو شهر ایران انکار ناپذیر است.

عراق امروز کشوری است که قدرت در آن بین یک رژیم مذهبی رسمی و دهها گروه مسلح نیمه رسمی تقسیم شده است.  این واقعیت را خبرگزاری رویترز  از قول یکی از تظاهرکنندگان چنین مخابره کرده است:‌ “این جا ما یک دولت نداریم،   مجموعه‌یی از احزاب و شبه‌نظامیان هستند که بر این کشور حکومت می کنند. آنها هستند که عراق  را نابود کرده اند.”

نقش رژیم جمهوری اسلامی در اوضاع فلاکت باری که در عراق بوجود آمده است، برای اکثریت مردم این کشور روشن است. در تظاهرات سال گذشته در بصره کنسولگری جمهوری اسلامی به نشانه اعتراض بر علیه پشتیبانی رژیم ایران از دولت عراق، توسط تظاهر کنندگان تصرف و به آتش کشیده شد. چندین دفتر حزب الدعوه _طرفدار جمهوری اسلامی_ در نقاط مختلف مورد حمله تظاهرکنندگان قرار گرفته است.

به گفته نهاد “شفافیت بین‌الملل” که کشورها را از نظر فساد مالی رده‌بندی می‌کند، عراق دوازدهمین کشور دنیا از نظر فساد مالی و اداری است. دزدی در این کشور، سازمان یافته است. دارودسته های  متشکل در شاخه های مختلف “حشد شعبی” ، با قلدری مرزها را کنترل می کنند و از ورود و  خروج هر کالائی از جمله نفت باج می گیرند، یا حتی خود مستقلا نفت صادر می کنند. کشور عراق که این چنین بوسیله گروههای مختلف تا مغز استخوان فاسد و مرتجع به تاراج می رود و مردم آن از فقر و بیکاری و پائین بودن سطح خدمات عمومی می نالند، جامعه ای است که بر دریائی از ثروت طبیعی نشسته است. کشوری است که با قرار گرفتن در بین دو رودخانه پر آب خاورمیانه می تواند یکی از حاصلخیز ترین مناطق جهان، از لحاظ تولیدات کشاورزی باشد. در چنین کشوری است که مردم کارگر و زحمتکش و محروم آن در گرمای 50 درجه از آب آشامیدنی و برق، یعنی ابتدائی ترین نیازمندیهای زندگی امروز محروم هستند.

قابل توجه است که این محرومیتها نه تنها در مناطق جنگ زده، بلکه در استانهای مرکزی و جنوبی عراق که حداقل زیرساختهای شهری آن از بین نرفته است، جریان دارد. مناطق سنی نشین این کشور به ویرانه تبدیل شده اند و عملیات باز سازی در آنها به دلیل همین فساد گسترده بسیار به کندی پیش می رود. همین وضعیت موجب شده است که شمار اندکی از دو میلیون آواره ای که برای یافتن جان پناهی، شهر های سنی نشین را ترک کرده بودند، به این شهرها باز گردند. آنها هنوز کمپهای آوارگان تحت سرپرستی سازمان ملل را علیرغم همه سختی هایش، بر زندگی در شهرهای تحت حاکمیت نیروهای “حشد شعبی” ترجیح می دهند.

واقعیت این است تا زمانیکه در عراق نیروهای ارتجاعی این چنین خود را بر زندگی مردم این کشور تحمیل کرده اند، امید به بهبودی در شرایط زندگی مردم این کشور نمی رود. دامن زدن به اختلافات مذهبی بین مردم شیعه مذهب و سنی مذهب و بر اساس اینگونه تفرقه اندازیهای ارتجاعی، حکومت کردن کارآئی خود را از دست داده است.  این کشور با مردم زحمتکش و  محرومی که امروز از زیر بار دوران پر ادبار چند دهه گذشته کمر راست کرده اند، می تواند به یکی از کانونهای انقلابی در خاورمیانه تبدیل شود.  اقدامات دولت عراق در سرکوب اعتراضات مردمی، نشان می دهد که این دولت و  دارودسته های مسلح “حشد شعبی” خطر را بسیار جدی گرفته اند و به همین دلیل چنین واکنشهای هیستریکی در مقابل مردم به میدان آمده، از خود نشان می دهند.