کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران
مطالب رسیده

گرانی بنزین مساوی با تعرض به معیشت

براساس اطلاعیه شرکت ملی پخش فراورده‌های نفتی، قیمت بنزین معمولی سهمیه‌ای هر لیتر ۱۵۰۰ تومان و قیمت بنزین معمولی غیرسهمیه‌ای به ازای هر لیتر ۳ هزار تومان خواهد بود، همچنین قیمت بنزین سوپر هر لیتر ۳۵۰۰ تومان تعیین شده است.

در همین رابطه حسن روحانی با دفاع از افزایش قیمت بنزین گفت: “هیچ‌کس تصور نکند چون شرایط اقتصادی دولت سخت شده دست به این اقدام زده است تا بخواهد بودجه خود را جبران کند. ریالی از این پول به خزانه نخواهد رفت. این کار به نفع مردم و اقشار تحت فشار جامعه بوده و می‌تواند مفید و موثر باشد”.

امامی کاشانی، امام‌ جمعه تهران نیز در این رابطه گفت:

” نباید همه بگویند حالا که بنزین گران شده است مابقی کالاها هم باید گران شود. گرانی بنزین چه ربطی به خانه و میوه و اجناس دارد که گران شوند؟ باید انصاف باشد”.

آنچه مشخص است و نیاز به تحلیل و تفسیر ندارد، بحران همه جانبه ای است که حکومت اسلامی ایران و مشخصا دولت حسن روحانی در آن دست و پا میزند و با گران کردن سه برابر قیمت بنزین، هدفی جزء این ندارند که بحران به وجود آمده را با گران کردن بنزین، بر دوش اکثریت مردم تحت ستم ایران بگذارد. این اقدام یعنی تعرض به معیشت و گسترش فلاکت بیشتر. حکومت اسلامی در کلیت خویش برای اجرایی کردن چنین تصمیمات بزرگی نیاز به اجماع همه ی جناح های در حکومت دارد. به همین منظور است که امام جمعه تهران مردم را به خویشتن داری دعوت می کند. ذخیره پولی، به دلیل عدم امکان فروش نفت ناشی از تحریم های آمریکا و غارت و فسادی که کل حکومت را فرا گرفته، دچار بحران شده است. در نتیجه حکومت برای جبران کسری بودجه خود ناچار است قیمت بنزین را تا سه برابر افزایش دهد و عملا مردم باید تاوان ناکارآمدی، فساد و ماجراجویی های حکومت اسلامی را در منطقه بپردازند. برای اینکه مشخصا بدانیم که دولت روحانی چه فاجعه ای را در ایران به وجود آورده است، کافی ست نگاهی به گزارشی که مرکز آمار ایران که نهادی حکومتی است، بیندازیم تا بدانیم دروغ های که در زمینه اقتصاد و رفاه مردم می گویید تا چه اندازه صحت دارد. بر اساس این مرکز آمار حکومتی که فقط گوشه های از فقر و فلاکتی که به اکثریت جامعه تحمیل شده است، بروز می دهند: ” از ابتدای دولت روحانی تا مرداد ماه 1398 ارزش ریال در برابر دلار آمریکا 70 درصد کاهش یافته است. نرخ تورم به بیش از 42 درصد رسیده است که بالاترین نرخ تورم در پانزده سال گذشته است. شاخص فلاکت که از مجموع نرخ تورم و بیکاری به دست می آید در خرداد سال 98 به بالاترین حد خود در بیش از دو دهه اخیر رسیده است. بدهی دولت روحانی به بانک مرکزی نسبت به دولت محمود احمدی نژاد 286 درصد افزایش داشته است.بر اساس آمار بانک مرکزی سال گذشته از لحاظ ارزش برابری حداقل دستمزد کارگران نسبت به دلار بدترین سال برای کارگران بوده است. بر طبق این شاخص دستمزد حداقل کارگران در سال 97 حتی از 84 دلار کمتر بوده است. در نتیجه این امر اقلام مهمی از مواد غذایی ضروری برای هر فرد از سفره طبقه کارگر و متوسط رو به پایین حذف شده است. همچنین قیمت مواد غذایی پر مصرف تا سه برابر افزایش یافته است. افزایش اجاره بهاء نیز جمعیتی میلیونی از اجتماع را به حاشیه شهرها و حلبی آبادها کشانده است “.

به این گزارش حکومتی می توان آمار خرید فروش جنین نوزاد، کودکان، کلیه، قرینه چشم، گور خوابی، کودکان کار که در نتیجه فقر و فلاکتی که حکومت اسلامی ایران به اکثریت جامعه تحمیل کرده است، را افزود.

جدی گرفتن اینکه مازاد پول های که از طریق گران کردن بنزین به صندوق بی چیزان جامعه پرداخت می شود، همانند جدی گرفتن وعده های است که خمینی در ابتدای تثبیت حکومت اسلامی به مردم میداد. خمینی در سخنان مشهورش در دوازده بهمن ۵۷ در بهشت زهرا، میگوید:

” دلخوش نباشید که مسکن فقط میسازیم! آب و برق را مجانی میکنیم، اتوبوس را مجانی میکنیم، دلخوش به این مقدار نباشید! معنویات شما را، روحیات شما را عظمت میدیم. شما را به مقام انسانیت میرسانیم. اینها شما را منحط کردند، اینقدر دنیا را پیش شما جلوه دادند که خیال کردید همه چیز این است. ما هم دنیا را آباد میکنیم و هم آخرت را. یکی از اموری که باید بشد همین معناست، که خواهد شد. این دارائی از غنائم اسلام است، و مال ملت است، و مستضعفین. و من امر کردم به مستضعفین بدهند، و خواهم داد. و پس از این هم تخفیف های دیگه در امور خواهد حاصل شد. لاکن یک قدری باید تحمل کنیم. به این نق نق های باطل گوش نکنید. اونها حرف میزنند، ما عمل میکنیم. اونها شما را میخوان دلسرد کنند از اسلام. اسلام پشتیبان شماست. ما پس از این راجع به بانکها هم طرحهائی داریم که از این وضع رقت بار برگردد”.

اکنون با گذشت بیش از چهل سال از وعده های خمینی، دیده ایم که نه تنها آب و برق مجانی نشد، نه تنها پول نفت به سفره مردم آورده نشد، نه تنها خانه ای برای خانه به دوشان ساخته نشد، بلکه این حکومت برای کم کردن از بحرانی که آفریده است و پر کردن هر چه بیشتر جیب سرمایه داران، مسئولان حکومتی، نظامی و آقازاده هایشان اندک خونی که در بدن کارگران و زحمتکشان این جامعه مانده است، می مکند. در نتیجه وعده های که هر کدام از سران این رژیم جنایتکار، از روحانی تا خامنه ای و جناح هایشان می دهند، دروغی بیش نیست. دروغی به بزرگی عملی کردن وعده های قبلی شان.

چه کسی است که نداند اکثریت بازنشستگان، معلمان، پرستاران، جوانان تحصیلکرده، کارگران بیکار، رانندگان تاکسی از طریق مسافر کشی که بعضا شغل چندم آنهاست برای تهیه مایحتاج زندگی اقدام می کنند. چه کسی ست که نداند گران شدن بنزین یعنی بالا رفتن قیمت کالاها، بالا رفتن قیمت حمل و نقل، بالا رفتن هزینه های زندگی و در نتیجه کوچکتر شدن سفره های اکثریت این جامعه که در فقر و فلاکت زندگی می کتد.

ما عظمت و شکوه به پا خواستن در مقابل این اقتصاد های دیکته شده از جانب صندوق بین المللی پول و بانک جهانی را اکنون و در برابر دیده گانمان می بینیم، به پا خواستن و ایستادن در مقابل حکومت های دیکتاتور و تا خر خره فاسد را در شیلی، لبنان و عراق می بینیم. در مقابل دیده گانمان دیدیم که مردم به پا خواسته، گران کردن نرخ مکالمات تلفنی که هیچ، رئیس جمهور را در لبنان وادار به استعفا می کنند. در شیلی مردم معترض مطالبه هایشان که کار، نان و آزادیست را به حکومت تحمیل می کنند. جهان در حال تحول است و تحول و تعالی جامعه از راه تجربه و آزمودن به دست خواهد آمد. تمکین و سکوت راه را برای ستم و فلاکت بیشتر می گشاید. اکثریت چند دهه میلیونی جامعه ایران که از حکومت یک اقلیت فاسد و جنایتکار به تنگ آمده اند، می توانند به هم بپیوندند و درد مشترک را فریاد بزنند، آنگاه خواهیم دید که چگونه تصویر وحشتناکی که حکومت گران غارتگر از خود ساخته اند، فرو می ریزد. می بینیم که شور و اشتیاق چگونه به زندگی باز خواهد گذشت و بساط فریب، فساد، غارت و دیکتاتوری جمع خواهد شد. برای چنین شکوه بزرگی اراده و سازماندهی لازم است. اراده ای که مردم به تنگ آمده را به هم پیوند دهد و به پا خیزند. در برابر گرانی، فقر، فلاکت و دیکتاتوری. برای آزادی، برابری و رفاه اجتماعی.

شورش کریمی