کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران
مطالب رسیده

یادی از فعالین کارگری در اتحادیه صنعتگر سنندج، به مناسبت روز جهانی کارگر 99

نویسنده: نجار


در همین جا می خواهم نگاهی بیندازیم به نقش عناصری از فعالین کارگری در دهه شصت، که هدفشان متحد و متشکل کردن کارگران ستمدیده در برابر استثمار و وحشیگری سرمایه داران و صاحب کاران سودجو بود. جمعی از فعالین کارگری سنندج به این نتیجه رسیدند که برای یک زندگی انسانی و دفاع از ابتدایی ترین حق و حقوق خود و هم طبقه هایشان باید با سرمایه داری و قوانین ضد کارگریش جنگید آن هم میسر نبود جز با اتحاد و همبستگی طبقه کارگر.

در اوایل سال 1364 بود که جمعی از کارگران و فعالین کارگری شاغل شهر ضرورت دانستند و تصمیم گرفتند یک تشکل مستقل کارگری را ایجاد کنند.
در همین رابطه جمعی از کارگران فلزکار و مکانیک و شاغلین دیگر دور هم جمع شدند و در یکی از کوچه های خیابان سیروس دفتری را دایر نمودند و تعدادی میز و نیمکت یکی از مدرسه هارا فراهم کردند. هر روز تعداد کارگران بیشتر می شدند و دفتری که اجاره کرده بودیم جواب جمعیت رو نمی داد و لذا 2 نفر را به عنوان نماینده به اداره کار سنندج فرستادیم تا مکان بزرگتری در اختیارمان بگذارند و هم درخواست مجوز کنند. اما مسئولین اداره کار در جواب گفته بودند این کار غیرقانونی است و شما به جاش بروید به خانه کارگر ملحق شوید.
نمایندگان نیز به صراحت در جواب مسئولین اداره کار گفته بودند خانه کارگر ارگانی دولتی و ربطی به کارگران ندارد، مسئولین اداره کار نیر در جواب کارگران را تهدید میکنند که گویا مامورین امنیتی با شما برخورد می کنند اما کارگران به این تهدیدات هیچ توجهی نکردند و مکان بزرگتری را در پاساژ عزتی واقع در چهار شهدا (فرح قدیم) بعنوان دفتر تشکل ایجاد نمودند و تعدادی میز و نیمکت و فایل را فراهم کردند.
جمعیت کارگران هر روز افزایش می یافت، و با الهام گیری و کمک از کارگران سندیکای خیاطها که با تجربه بودند و بعد از گفتگو و تبادل نظر در بین اعضا، سرانجام اتحادیه صنعتگران سنندج، تشکیل، و تابلویی نیز که روی آن نوشته شده بود دفتر اتحادیه صنعتگران شهر سنندج و آرم آن نیز مزین، به یک سنگدان و یک مشت گره کرده با یک چکش در وسط ٱن بر دفتر اتحادیه نصب گردید.
کم کم نام اتحادیه صنعتگران در شهر و در میان کارگران، کارخانه ها و کارگاها و محله های کارگری پیچیده شد و کارگران دسته دسته با خوشحالی به اتحادیه می پیوستند، و دلیل این استقبال نیز به خاطر شرایط کارگران که هیچگونه امنیت شغلی نداشتند و هر روز تعدادی را از کار اخراج میکردند و از طرفی دستمزدهای ناچیز و ساعات کار طولانی و نامشخص و مهمتر از همه نبود چتر حمایت بیمه های تامین اجتماعی و درمانی توسط کارفرمایان و سرمایه داران بدون دادن حق و حقوق آنها و استفاده از کار کودکان فقیر و ستمدیده که به جای تحصیل و درس خواندن مورد شدیترین بیرحمیهای محیط کار قرار میگرفتند.
ساختار و اعضای اتحادیه را بیشتر گرایش های چپ سوسیالیست تشکیل میدادند و تنها درآمد اتحادیه نیز از حق عضویت اعضا تامین میشد.
از جمله مشاغلی کارگری که اتحادیه را تشکیل میدادند و به عضویت آن در امده بودند و با جان و دل برای اهداف آن تلاش میکردند، عبارت بودند از کارگران مکانیک و فلزکار، کارگران تراشکار و ریخته گر، کارگران نقاش و ساختمانی، کارگران صنف نجار، بخشی از کارگران سندیکای خیاطها، جمعی از کارگران کارخانه شاهو، و کارخانه چیا سنندج و جمعی از کارگران کشاورزی حومه ی شهر و شاغلین دیگر حضور فعال داشتند.
کارگران فعال در اتحادیه بیشتر به سازماندهی کارگران شهر و حومه مشغول بودند و روزهای آخر هر هفته پنج شنبه ها بعداظهر و روز جمعه را در دفتر اتحادیه جمع میشدند و در رابطه با مشکلات خود و زندگی فلاکت بار کارگران و نابرابری های جامعه سرمایه داری برای همدیگر توضیح میدادن، و با توجه به اینکه این تشکل نوپا بود، و اولویت کار و فعالیت خود را به دلیل شرایط اقتصادی و سیاسی کردستان میدانست ارتباط گیری با دیگر تشکلها و فعالین کارگری خارج از کردستان را به آینده موکول کرده بود. هر چند قرار شده بود در آینده کارهایی را انجام دهند.
اتحادیه سعی کرد از تمام ظرفیتهای موجود برای کارگران قدم بر دارد و در همین راستا دو نفر را هم به عنوان نماینده و هم به عنوان بازرس انتخاب نمود تا رابطه بین بیمه تامین اجتماعی و اداره کار و اتحادیه باشند و به همین منظور به محلهای کار در کارگاها و محله های کارگری سر میزند و از نزدیک با مشکلات کارگران از جمله مسئله بیمه و یا احیانن اخراج و ساعات کار و یا اگر کسی بیمه نداشت طبق یه نامه درخواستی از اتحادیه به بیمه معرفی میشد و او را بیمه میکردند و یا از اخراج کارگران از طرف صاحب کاران جلوگیری و از حق و حقوق او در اداره کار دفاع میکردند.
اتحادیه برای آموزش وحفظ و روحیه خانوادها و اعضای خود اقدام به ایجاد گروه هنری داوطلبانه کرده بود، که کارهای فرهنگی از جمله نمایش، تئاتر و سرود خوانی و پخش فیلم به وسیله پروژکتور با محتواهای کارگری از جمله کارهای آنها بود و همیشه برای کارگران و خانوادهایشان بخشی جذاب و جدید به شمار می آمد.
از طرفی نیز با ایجاد گروه ورزشی توانست تیم فوتبال کارگران اتحادیه صنعتگر را در سطح شهر معرفی و حتی برای خود نام و نشانی درج کنند و در اکثرا مسابقات شهر و حومه شرکت میکردند که این امر جدا از ورزش خود کانال خوبی برای ارتباط گیری با کارگران و مردم شهر بود که مسئولیت تیم فوتبال و گروه هنری نیز با رفیق جانباخته جمال چراغ ویسی بود.
عملکرد اتحادیه کم کم تاثیر زیادی بر کارگران سنندج و حومه گذاشت، بطوری که اتحادیه توانست در سالهای 67،66،65 مراسمهای روز جهانی کارگر و روز کودک و روز زن را با شرکت صدها نفر از خانواده های کارگری به صورت باشکوهی برگزار کند و خود این مسئله یعنی اتحاد و همبستگی توده های کارگر و زحمت کش، از دید مقامات امنیتی و قضایی قابل تحمل نبود و کم کم فشار بر فعالین کارگری و تعقیب و گریز آنها را در دستور کار خود قرار دادند.
اولین واکنش سریع و آشکار نیروهای امنیتی در اریبهشت سال 67 بعدا از برگزاری مراسم روز جهانی کارگر در سالن رنج آوری بود که به دفتر اتحادیه حمله ور شدند و جمعی از هیئت برگزاری مراسم را دستگیر و جمعی را نیز مورد تعقیب قرار دادند و درب دفتر را پلمپ کردند.
اما این برخوردها در اوایل نتوانست باعث عقب نشینی اتحادیه شود و کارگران و فعالین کارگری مدام در ارباط بودند و از حال کسهایی که دستگیر شده بودند با خبر می شدند تا به بهترین شکل ممکن از انها و خانواده هایشان حمایت شود.
اما مدافعان سرمایه با دیدن روحیه فعالین کارگری و ترس از توده ای شدن خواستها و مطالبات اتحادیه، تصمیم گرفتند به صورت کاملا قهر آمیز با اعضای فعال آن برخورد کنند و به همین منظور بعد از مراسم روز جهانی کارگر در سال 68 به این مهم نزدیک شدند.
کارگران و اعضای اتحادیه، در آستانه برگزاری مراسمها، برنامه ریزیهای خود را
در خارج از شهر و یا اطراف کوه آبیدر انجام میدند. این بار نیز برای مراسم روز جهانی کارگر در سال 68 تعدا 9 نفر را به عنوان هیئت برگزاری مراسم انتخاب و تمام کارها تقسیم و هر کسی مسئولیت کار خود را به نحو احسن انجام میدهد.
سرانجام 11 اریبهشت روز جهانی کارگر فرا می رسد و به لطف از خودگذشتی و مسئولیت پذیری فعالین کارگری در ارتباط گیری خود با کارگران و خانواده هایشان و اطلاع رسانی از محل برگزاری این مراسم دسته دسته از کارگران و خانواده هایشان با شور و شوق وصف ناپذیری در ساعت 2 بعداظهر در سالن تختی فیض آباد جمع شدند تا یکبار دیگه نشان دهند که قدرت کارگران در اتحاد و همبستگی شان تا چه اندازه می تواند پایه های نظم موجود را به لرزه در بیاورد.
مراسم شروع میشود و مجری برنامه با پخش سرود کارگری برنامه ها را آغاز میکند و بعد از آن دو نفر سخنران که یکی از آنها کارگر جانباخته جمال چراغ ویسی،(کارگر امور آب سنندج) بود به روی صحنه می روند. حرفها و سخنرانی بیاد ماندنی کاک جمال هیچگاه از ذهن کسانی که آنروز در آن مراسم حضور داشتند از یاد نخواهد رفت.
بعد از پایان مراسم و در خارج از سالن کسی به سختی میتوانست احساسات حاضرین را کنترل و یا نفی کند و جمعیت به طرف چهار راه شهدا( فرح قدیم) با شعار کارگر زندانی و زندانی سیاسی آزاد باید گردد و شعارهای دیگر، راهپیمایی با شکوهی را به ثبت رساندند. شنیدن برگزاری این مراسم در کف خیابان خود باعث خوشحالی زیادی در میان مردم شهر و بخصوص روستاها و شهرهای اطراف سنندج شد.
بعد از آن فشارهای پلیسی و دستگیریهای گسترده شروع شد و جمعی از فعالین سرشناس جنبش کارگری و اتحادیه بازداشت و مورد شدیدترین شکنجه های جسمی و روحی شدند. تعدادی را تبعید و تعدادی نیز محکوم به حبسهای طولانی مدت شدند و یکی از بهترین یاران دلسوز زحمت کشان و خانواده های کارگری سنندج کاک جمال چراغ ویسی را در چند مرحله دادگاهی و محکوم به اعدام کردند که خود این جریان شرح مفصلی دارد که در قاموس این مطلب کوتاه نمیکنجد. بدین ترتیب یکبار دیگر حماسه و جانفشانیهای کارگران شیکاگو و جنایت فاشیستی پلیسی دولت آمریکا اینبار در سنندج تکرار شد. فشارهای پلیسی و برخوردهای امنیتی از یک طرف و نبود حمایت کافی از طرف نهادها و تشکلهای شهرهای دیگر به دلیل عدم ارتباط و پیوند اتحادیه با آنها در شهرهای مختلف ایران کم کم باعث تضعیف و ادامه کاری اتحادیه صنعتگر و احیای مجدد آن شد.
درسی را که هر کارگر آگاه به صورت کلی از پروسه تشکیل و روند کار اتحادیه تا زمان انحلال کامل آن میتواند تجربه و کسب کند فقط اتحاد و سازماندهی و تشکل مستقل کارگران از دولت کارفرما می تواند جلو استثمار و سود خواهی سرمایه داران را بگیرد و زمینه بوجود آمدن دنیای عاری از هرگوته ستم و نابرابری و آسایش و رفاه انسانها را فراهم کند.
در پایان لازم می دانم دست تمام کسانی را به گرمی بفشارم که در طول چند سالی که اتحادیه صنعتگر در حال فعالیت بود از هیچ کوششی دریغ نکردند و از خود و خانواده هایشان مایه گذاشتند و به امید روزی که شرایط فکری و جسمی که در نتیجه سالهای کار و رنج دیگر رمقی برایم نگذاشته بتوانم تمام جزیات و موارد تشکیل و انحلال اتحادیه را با ذکر نام عزیزان بیان و در اختیار فعالین دلسوز جنبش کارگری و نسل جدید قرار دهم.

زنده باد روز جهانی کارگر
زنده باد جنبش کارگری
زنده باد اتحاد و همبستگی طبقه کارگر