کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران
سخن روز

بازهم درباره فاجعه کشتار کولبران در کردستان

روزی نیست که اخبار دردناکِ کشتار کولبران در مرزها را نشنویم. بر اساس گزارشهای منتشر شده، در یک ماه اخیر ۱۹۴ نفر از کولبران بر اثر شلیک مستقیم، ۴۲ نفر بر اثر حوادث ناشی از صعب العبور بودن راه، دوازده نفر بر اثر انفجار مین و چهار نفر به دلیل سوانح رانندگی زخمی و یا جان خود را از دست داده‌اند. در میان کولبرانی کە با شلیک مستقیمِ نیروهای ایران کشته شده اند شش کولبر سنشان کمتر از ١٨ سال بودە است. متاسفانه آمار این جنایت روز به روز افزایش می یابد. شمار کسانی که جان خود را برای تامین یک زندگی بخور و نمیر در کوره راههای مرزی بر اثر تیراندازی مزدورانِ رژیم اسلامی از دست داده اند در سال های اخیر به طور متوسط یکصد نفر در سال بوده است و چند برابر این رقم، زخمی و از کار افتاده اند. اکثر گذرگاه های مرزی از سلماس تا اورامانات و به ویژه گذرگاه های شهرستان های پیرانشهر، سردشت، بانه و مریوان محل عبور و کاسبی زنان و مردان، جوانان و حتی کودکانی است که در یک بازی واقعی با مرگ برای امرار معاش درگیر هستند.

تنوع و گستردگی مردمی که به کولبری می پردازند، خود نشانه عمق بحران بیکاری در کردستان است. کارگران مهاجری که بدلیل بیماری کرونا و بسته شدن شرکت‌ها دیگر مانند سابق به خارج کردستان نمی روند و به کولبری روی آورده اند؛ تحصیل کرده ها و فارغ التحصیلانِ دانشگاهی که امکان استخدام را ندارند ؛ زنانی که نان آور خانواده خود هستند ؛ دخترانی که برادری در خانه ندارند ؛ بیمارانی که برای تامین هزینه زندگی و خرج کمرشکن دارو و دکتر ناچار به کولبری شده اند؛  زحمتکشان مناطق مرزی که جز میلیتاریزم و مین گذاری هیچ حمایتی از سوی رژیم ندیده اند؛  افراد مسنی که نه حقوق بازنشستگی دارند و نه بیمه بیکاری؛  همه و همه ناچاراً به کولبری روی آورده اند.

کولبران مورد ستم چند لایه حکومت اسلامی ایران، تاجران دو سوی مرز که به هیچ قانون کار و حقوق انسانی پایبند نیستند، ،دلالان بازار که سهمی از سود  انتقال کالا را می برند و در مواردی باجگیری پاره ای از احزاب و جریانات سیاسی دو سوی مرز قرار دارند. برخورد نیروهای نظامی و امنیتی رژیم به کولبران کردستان نمونه عملکرد و برخورد یک نیروی اشغالگر و استعماری است که آگاهانه و به قصد مرگ به کولبران شلیک می کنند، سرمایه ناچیز و کالای  آنها را به غارت می برند و حتی اسب ها و قاطرهای آنها را با گلوله از پای در می آورند .

با بخش کوچکی از بودجه و هزینه سرکوب و ترور جمهوری اسلامی ایران، می توان کار امن و مناسب برای کولبران تامین کرد و به تراژدی قرن بیست و یکم در کردستان که کولبری باشد برای همیشه پایان داد. در دنیای امروز و نه تنها در کشورهای پیشرفته و توسعه یافته، نه تنها در کشورهایی که کارگران  حداقل حقوق و امنیت را دارند، بلکه در بخش عمده جهان میلیونها تُن کالا در روز جابجا می شود، بدون آنکه کسی ناچار شود در سختترین  و ناامن ترین شرایط زیستی و کاری و در زیر رگبار گلوله و از روی میدان مین، کالاها را بر دوش به این سو و آن سوی مرزها برساند.

ابعاد فقر و تهیدستی و بیکاری در کردستان آنچنان گسترده است، که حتی چنین خطرات آشکاری که هر لحظه در کمین این زحمتکشان نشسته است، آنها را از پرداختن به کولبری باز نمیدارد.

 کشتن کولبران نباید به خبری روتین و عادی تبدیل شود و ما تنها شاهد اضافه شدن عددی به مرگ تراژیک مردم زحمتکش باشیم. کولبر یک انسان است، پدر، همسر  و نان آور یک خانواده است. کولبر، برادر، فرزند، دائی، عمو، رفیق و همسایه است . کولبر در مواردی مادر، همسر ، خواهر و نان آور یک خانواده است که همسری بیمار دارد و یا به دلیل مرگ و یا جدایی تنها نان آور خانواده است.

مبارزه برای تامین کار یا بیمه بیکاری، یک نیاز عاجل مردم زحمتکش در همه ایران و از جمله در کردستان است. اما تا هر زمانی که این مردمِ بیکار مجبورند تن به چنین کارهای پرخطری بدهند، باید رژیم را واداشت دست از راهزنی و از کشتار آنان بردارد.  ضروری است که بویژه مردم شهرهای مرزی کردستان، صدای اعتراض و نارضایتی خود را بر علیه جنایات رژیم در مرزها بلند کنند و اجازه ندهند که رژیم اسلامی بیش از این زحمتکشانی را که برای تامین یک زندگی بخور و نمیر تن به این کار پر مخاطره می دهند، این چنین با درنده خویی قربانی کند. دفاع از کولبران و حقوق انسانی ، دادگاهی کردن عوامل و مسئولین تیراندازی به کولبران، تامین خسارت و هزینه درمان و معالجه کولبران زخمی، دفاع از حرمت و کرامت بشری و اعتراض است علیه جنایات حکومت اسلامی در مناطق مرزی کردستان .