کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران
سخن روز

بیانیه پلنوم کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران در مورد خیزش آبان ماه ۹۸ و پیامدهای سیاسی آن بخش سوم و پایانی

 

وارد شدن به دوره انقلابی به خودی خود وقوع انقلاب و پیروزی کارگران و اقشار محروم جامعه را تضمین نمی کند. برای وقوع انقلاب پیروزمند که نظام جمهوری اسلامی را به زیر بکشد، طبقه کارگر به قدرت سیاسی برسد و متحول کردن بنیادهای مناسبات سرمایه داری را در دستور کار قرار دهد، علاوه بر زمینه های عینی و اجتماعی، باید طبقه کارگر یعنی موتور اصلی انقلاب به قدر کافی نیرومند باشد تا بتواند رسالت تاریخی خود را به انجام برساند. طبقه کارگر بدون سازمانیابی در تشکل های طبقاتی و توده ای و احزاب و سازمانهای سیاسی کمونیستی خود و ایجاد تشکل و نهادهایی از نوع کمیته اعتصاب، کمیته کارخانه یا شوراها که اعتصابات و مبارزات جاری کارگران را هدایت و رهبری کنند، نمی تواند ظرفیت های خود را برای رهبری جنبش اعتراضی علیه جمهوری اسلامی به کار بگیرد.

در این دوره نباید تنها به دامن زدن به اعتراضات و اعتصابات کارگری و اعتراضات توده ای در هر زمینه ای که امکان آن وجود دارد اکتفا کرد، بلکه باید به هم مرتبط کردن و سراسری کردن این اعتصابات و اعتراضات را در اولویت فعالیت خود قرار داد. در همین ارتباط گرد آمدن رهبران و فعالینی که در کانون های داغ مبارزات کارگری در بخش های تولیدی و خدماتی حضور دارند و از رابطه ارگانیک و زنده ای با کارگران در محیط کار و مبارزه برخوردارند در یک ظرف سازمانی مانند شورای هماهنگی یا همکاری می تواند نقش بسیار مؤثری در به هم مرتبط کردن و هماهنگ کردن اعتصابات و اعتراضات کارگری داشته باشد. در راستای ارتقای مبارزات توده ای تلاش برای ایجاد نهادها و تشکل های توده ای و بخصوص شوراها در محلات حاشیه نشین از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بر فعالین حزب و فعالین سوسیالیست جنبش کارگری لازم است که انجام این وظایف کلان را در دستور کار خود قرار دهند.

در برابر روند این تحولات جمهوری اسلامی دست روی دست نخواهد گذاشت. نباید خطر سپاه پاسداران به عنوان نیرویی که اهرمهای اصلی قدرت مانند نیروی مسلح، اقتصاد، قدرت رسانه ای و نهادهای امنیتی و اطلاعاتی را در دست دارد و مانند یک حزب پادگانی عمل می کند و همدستی آن با ارتش را دست کم گرفت. سپاه پاسداران در پوشش گارد ویژه و نیروهای بسیج در مقابله با خیزش آبان بار دیگر ظرفیت های جنایتبار خود را نشان داد. کادر رهبری سپاه پاسداران با آگاهی به این واقعیت که جمهوری اسلامی با ساختار کنونی توانائی کنترل بحران های همه جانبه ای که به آن گرفتار آمده را ندارد، این ظرفیت را دارد که در صدد برآید با حذف و به حاشیه راندن زوائد دست و پا گیر در درون ساختار حکومت، قدرت را بطور کامل قبضه نماید و با نظامی کردن فضای سیاسی جامعه و به نمایش گذاشتن ظرفیت های خود برای سرکوب جنبش انقلابی، رضایت خاطر قدرت های امپریالیستی را نیز جلب کند. برای مقابله با این خطرات جبهه مبارزه و انقلاب باید بتواند با فراگیر کردن و سراسری کردن اعتصابات کارگری و مبارزات توده ای و با اعتصابات سیاسی توده ای دستگاه سیاسی، اداری و اقتصادی حاکم را فلج کنند. اعتصاب سیاسی توده ای در دوره ای که جامعه به اعتلای انقلابی نزدیک می شود می تواند انسجام صفوف نیروهای مسلح و حتی سپاه پاسداران را در هم کوبد و در میان آن شکاف ایجاد کند.

با کشتن قاسم سلیمانی تشدید تنش بین جمهوری اسلامی و دولت آمریکا وارد فاز جدیدی شد، هر دو سعی کردند که با حاکم کردن فضای جنگی بر عراق، ایران و کل منطقه اهداف ارتجاعی و سرمایه دارانه خود را پیش ببرند. رژیم جمهوری اسلامی که با تداوم خیزش انقلابی مردم عراق منافع خود در این کشور را در خطر می بیند می خواهد با بر افروختن جنگ و نزاع بین احزاب و گروه های شیعه وابسته به خود با آمریکا جنبش اعتراضی در عراق را به حاشیه برده و نهایتا آن را به شکست بکشاند. دولت آمریکا نیز برای به عقب نشاندن مداخله گری های جمهوری اسلامی و هم برای به بیراهه بردن خیزش انقلابی عراق نقشه می ریزد. جمهوری اسلامی در همانحال خواست با ایجاد فضای جنگی و بهره برداری از احساسات کور ناسیونالیستی مردم و ارائه تصویر قهرمان ملی از یکی از فرماندهان جانی خود فضای امنیتی را بر جامعه حاکم نماید وخود را از زیر فشار پیامدهای خیزش آبان و جنایاتی که انجام داده بود نجات دهد و خیزش آبان را مختومه اعلام کند. با تشدید تنش های بین جمهوری اسلامی و آمریکا بار دیگر گرایش به امید بستن به دخالت آمریکا در میان بخش هایی از اپوزیسیون بورژوایی ایران تقویت می شود و فعالیت آنها برای آلترناتیو سازی و به بیراهه بردن مبارزات مردم تشدید خواهد شد. از آنجا که اتکاء به دخالت آمریکا و قدرت های غربی برای تغییر توازن قوا به نفع خود و دست به دست کردن قدرت از بالا یک رکن اساسی استراتژی سیاسی احزاب و نیروهای اپوزیسیون بورژوایی است، نباید این خطر را دست کم گرفت. برای مقابله با این خطر، تلاش جهت کسب هژمونی طبقه کارگر و جنبش سوسیالیستی بر جنبش عمومی برای سرنگونی جمهوری اسلامی اهمیت سرنوشت سازی پیدا کرده است.

نظر به واقعیات فوق و در راستای استراتژی سیاسی حزب تمام توان و ظرفیت های تشکیلاتی ما باید در خدمت دامن زدن به اعتراضات و اعتصابات کارگری و توده ای، به هم پیوند زدن و سراسری کردن این اعتراضات، کمک به سازماندهی این مبارزات و یاری رساندن به شکل گیری یک رهبری با افق روشن انقلابی در محل قرار گیرد. تلاقی و به هم رسیدن این روند با مقبولیت اجتماعی پیدا کردن راه حل ها و راهکارهای سوسیالیستی در پاسخگویی به معضلات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی که پیشاروی جامعه قرار گرفته اند، گامی اساسی در پروسه شکل گیری آلترناتیو سوسیالیستی است. در این دوره تبلیغ مستمر منشور سوسیالیستی که حاوی درک کمونیست ها از معنای سرنگونی انقلابی، ماهیت دولت برآمده از انقلاب و وظایف آن باشد از اهمیت حیاتی برخوردار است.

دی ماه ۱۳۹۸

ژانویه ۲۰۲۰