کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران
مطالب رسیده

تحولات در کردستان بدون ایفای نقش طبقه کارگر رقم نخواهد خورد

فرهاد شعبانی

شهرهای کردستان بشکل کم سابقه ائی در حال گسترش هستند. پا بپای گسترش شهرها، محلات کارگری در حاشیه شهرها شکل می‌گیرند و در حال حاضر بیش از 55 درصد از جمعیت شهرهای کردستان در این محلات کارگری و حاشیه ائی زندگی می کنند. محلاتی که فاقد هر گونه امکانات اولیه زندگی از جمله، درمانگاه و مدرسه‌، جاده آسفالت، آب آشامیدنی، فاضلاب سرپوشیده، فضای سبز و امکانات تفریحی اند و بجای آن فقر و بیکاری و آسیب های اجتماعی ناشی از آن، در این محلات بیش از هر جای دیگری است.

صدها هزار کارگر ساختمانی و جاده سازی، دهها هزار کارگر شهرداری و خدمات شهری، دهها هزار کارگر خباز، دهها هزار کارگر معادن طلا و سنگ و سنگ آهن ومعادن قیر طبیعی، چند صد هزار کارگر قالیباف که اکثریت آن‌ها را زنان کارگر تشکیل می‌دهند و در کارگاههای خانگی مشغول بکارند. کارگران کارخانه های پتروشیمی، نفت و پالایشگاه نفت، تراکتوری سازی،تولید سیمان، کارگران سدها، آب و برق رسانی، کارگران صنایع دستی و دهها شهرک صنعتی دربرگیرنده هزاران کارگاه بزرگ و کوچک، دهها هزار کارگر کشاورزی، باغداری، دامداری، مجتمع های بزرگ پرورش ماهی، زنبور عسل و کشتارگاههای صنعتی و وجود 740 واحد تولید مرغ گوشتی و … هزاران کارگر صعنت گردشگری و کارگران بازارچه های مرزی و مرتبط با تجارت مرزی، دستفروشان، نزدیک به 180 هزار کولبری که به علت فقر و بیکاری به این شغل مرگ آور روی آورده اند، دهها هزار کارگر مهاجر که به علت نبود اشتغال در کردستان برای تأمین هزینه‌های زندگی به اقلیم کردستان و سایر نقاط ایران مهاجرت فصلی می کنند، بیانگر وجود یک طبقه کارگر قدرتمند است که، طی چند دهه گذشته پا به عرصه وجود نهاده است.

طبقه کارگر در کردستان یک واقعیت اجتماعی است اما از یک کمبود جدی و نقطه ضعف رنج می برد. این بخش از طبقه کارگر ایران همانند سایر بخش‌های کشور فاقد تشکلهای مستقل توده ائی خود در محل کار و زندگی است. تشکل یابی مستقل طبقه کارگر در کردستان به سازمانیابی و فعالیت فعالین جنبش کارگری آنهم خارج از محیط های کارگری محدود است. تشکلهای توده ائی موجود کارگران در کردستان از جمله، انجمن‌های صنفی کارگران و استادکاران ساختمانی و انجمن های صنفی کارگران خباز، تشکلهائی هستند که زیر فشار دستگاههای امنیتی و اطلاعات و اداره کار قرار دارند و در بسیاری موارد برای تشکیل خود به موازین و مقررات ادارات کار تن داده اند. این تشکلها گرچه پیگیر خواسته‌ها و مطالبات کارگران عضو خود بسته به شرایط و موقعیت فعالین کارگری مستقل در آن‌ها هستند اما از محدودیت‌های قانونی و فشارهای امنیتی برخود رنج می برند. لذا کارگران در کردستان به سازمانیابی و ایجاد تشکل های مستقل خود برای پیگیری و تحقق مطالباتشان در همه زمینه‌ها نیاز مبرم دارند.

در میان فعالین و پیشروان کارگران در کردستان، سوسیالیسم و تفکر سوسیالیستی و باور به جنبش شورائی و اداره امور از طریق یک سیستم شورائی یک نگاه و نگرش فراگیر است و امروز نمی‌توان از جنبش طبقه کارگر و گرایش سوسیالیستی قدرتمند در میان فعالین و پیشروان آن بعنوان پدیده ائی که زاده تصورات روشنفکران و تئوریهای ذهنی وارداتی است، نام برد. فعالین جنبش کارگری در کردستان با آشنائی و نگاه سوسیالیستی به منافع طبقاتی خود پا به عرصه وجود و مبارزه می‌گذارند. این فعالین  به هر عرصه‌ای از مبارزه توده های مردم کارگر و زحمتکش در کردستان ورود می کنند، نه تنها از محبوبیت و نفوذ کلام برخوردار خواهند شد، بلکه جایگاه و موقعیت خاصی در میان کارگران پیدا خواهند کرد، درست به این دلیل است که می‌توان گفت سرنوشت هر حرکتی بدون نقش و دخالت کارگران و فعالین جنبش کارگری در کردستان رقم نخواهد خورد و اگر زمینه ائی برای بسیج عمومی مردم زحمتکش در کردستان وجود داشته باشد که دارد، این کارگران و فعالین کارگری در این جامعه هستند که ظرفیت سازماندهی و رهبری چنین بسیجی را دارند و در تحولات سیاسی کردستان نقش و جایگاه ویژه ائی خواهند داشت.

تبدیل شهرها به مرکز مبارزه علیه جمهوری اسلامی با محوریت طبقه کارگر و اقشار تهیدست حاشیه شهرها، طرح مطالبات طبقاتی کارگران و تلاش برای سراسری کردن اعتراضات کارگری، و مشارکت هرچه بیشتر کارگران و تهیدستان حاشیه شهرها در مسائل سیاسی نه تنها امروز بلکه در فردای هر تحولی نقطه قوت جنبش کارگری و جریان چپ و سوسیالیست در جامعه کردستان در مقابل سایر گرایشات فعال در این جامعه است. زمینه‌های تعیین سرنوشت هر جنبشی در کردستان توسط طبقه کارگر مهیاست و زمینه‌های ذهنی و سازمانیابی فراگیر دو اولویتی است که باید به محور فعالیت ما کمونیستها تبدیل شود. سازمانیابی کارگران و تهیدستان شهری حاشیه شهرها، سازماندهی جوانان بیکار، تهیدستان و زنان تحت ستم و تقویت  رابطه با جنبش سراسری کارگران و سراسری کردن

هرگونه اعتراض و خواست کارگری در کردستان باید به اولویت فعالیت ما و کلیه فعالین جنبش کارگری در کردستان تبدیل شود.