کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران
مطالب رسیده

حقیقتی در پس پردۀ ویروسِ کُرونا

شباهنگ راد

چند وقتی است که خبرِ ویروس کُرونا، دیگر خبرها و مشکلات میلیاردها انسان دردمند را تحت الشعاع قرار داده است. خبری که بر هزاران درد و رنج توده های محروم افزوده و زندگی‏شانرا ناامن‏تر کرده است. قبل از توضیح و یا پرداختن به اهمال کاری‏ها و انگیزۀ دولت‏های سرمایه داری، پیرامون مقابله با ویروس کُرونا، ذکر این‏موضوع بی‏فایده نیست که انتظاری آنچه را که تابحال جهانِ سرمایه داری، در برخورد با این میکروب کُشندۀ صورت داده است، نیست. چرا که دولت‏های وابسته به سرمایه زاده نشده اند تا به نیازهای انسانی، و یا درمانِ بیماری‏های بدیهی میلیون‏ها انسان پاسُخ در خُور شایسته دهند، بلکه آمده اند از قبلِ آن‏ها و با پخش ویروس‏هایی هم‏چون کُرونا و دیگر مرض‏های سرمایه داری پول‏های کلانی به جیب بزنند.

حقیقتاً میزانِ جنایاتِ وارده و ناامن کردن فضای جامعه از سوی قدرت‏مداران به توده های محروم بسیار بالاست. خبرهای جهان، انباشته از درد و رنج و بی‏اطمینانی و پاشیدن تخمِ نفاق، انباشته از توطئه و نقشه های شوم علیۀ سازندگان اصلی جوامع بشری است. به این سبب که مبنای حرکت و تلاش سرمایه داران و آن‏هم در عصر رشد و تکنولوژی، فن آوری و دانش، در خدمت به بشریت و در خدمت به علاجِ صدها بیماری و ویروس‏های متفاوتِ حاصل از طبیعت و زندگی نیست. به این علت که همۀ سازمان‏ها و ارگان‏های دولتی در فکر چپاول، در فکر دزدی و سر کیسه کردن مردم اند. جلسات «سازمان بهداشتِ جهانی» هم بمانند دیگر جلسات سرمایه داری، به جلسات توطئه و به جلسات نقشه کشیِ کمپانی‏های بزرگِ شرکت‏های داروسازی، برای کسب سود بیشتر و غارت‏گری تبدیل شده است. در حقیقت چگونگی سودآوری بیشتر و آن‏هم در ازایِ قربانی کردن جان هزاران انسانِ دردمند، به تمِ اصلی جلسات و تجمعات‏شان تبدیل شده است. سالانه و هر از چند گاهی، مسابقۀ خوش‏خدمتی براه می‏اندازند و مدال‏هایی را تحت عنوان جایزۀ نوبل و امثالهم به گردنِ کسانی آویزان می‏کنند که مسیر نیستی بشریت را رقم می‏زنند؛ کسانی را در رأس سازمان‏هایی هم‏چون «سازمان بهداشت جهانی» قرار می‏دهند که در کیسۀ فعالیت‏های پزشکی خود، چیزی جز دروغگوئی و تعرض به بشریت، و چیزی جز خدمت به شرکت‏های بزرگ داروسازی ندارند. به طور مثال دبیر کل فعلی «سازمان بهداشت جهانی»، “تدروس ادهانوم” متهم به، پنهان‏کاری 3 بیماری همه گیر مهم وبا – و آن‏هم زمانی که وزیر بهداشت اتیوپی بُود -، است؛ دبیر کلی که هم‏اکنون، هم‏کاری نزدیک با بنیادهایی هم‏چون “بنیاد بیل، میلندا گیتس و مجمع جهانی اقتصادی”، در آزمونِ شبیه سازی ویروس کووید – 19، و نیز دیگر کمپانی‏های بزرگ داروسازی جهان دارد.

واقعیت این است که دزدی‏ها، غارت‏گری‏ها و توطئه چینی علیۀ مردم توسط سازمان‏های متفاوتی هم‏چون «سازمان بهداشت جهانی» قابل توضیح و اندازه گیری نیست. به کارِ شرکت‏های به اصطلاح حافظ جان میلیون‏ها انسان تبدیل شده است که بعضاً موارد آن و هر از چند گاهی دارد در چهارچوبۀ تضادهای درونی قدرت‏های بزرگ جهانی به بیرون درز می‏کند. به طور نمونه تولید کنندگان واکسن ضد گریپ خوکی H1N1 در سال 2009، به میزان 9 میلیارد و 400 میلیون دلار به جیب زدند، تا جائیکه پارلمان اروپا در همان سال اعلام کرده است: “بیماری همه گیر H1N1 وجود نداشت و موضوع یک کلاهبرداری برای کسب سود بُود”. پس طبقۀ سرمایه داری به همراه سازمان‏ها و نهادهای ذیربط اش، مولّد ویروس‏های متفاوت و کُشنده برای کسب سود بیشتر اند. یعنی اینکه امکانات جهانی و بویژه علم پزشکی و ابزارهای مرتبط با آن، در خدمت به بشریت و در جهت مقابله با بیماری‏های حاصل از طبیعت و ذاتی انسان‏ها نیست، متأسفانه این‏دست موارد زیاد اند و سرمایه داران دارند با توطئه و با دغل‏بازی، جان هزاران انسان محروم و بی‏گناه را می‏گیرند.

در هر صورت و جدا از موارد فوق سئوال این است که چگونه علم پزشکی بمدت 40 سال و آن‏هم در عصر رشدِ تکنولوژی نتوانسته است، میکروب کُرونا را مهار کند؟ به چه دلیل ویروس کُرونا از مرکز تحقیقات بیماری‏های عفونی به بیرون منتقل و منجر به مرگ صدها نفر و بدنباله باعث ترس و بی‏اطمینانی میلیون‏ها انسانِ دیگر در سرتاسر جهان شده است؟ کدامین منفعت و انگیزه های سیاسی – تجاری و بیولوژیکی، باعث پخش کُرونا به میان مردم شده است؟ به چه علت و آن‏هم بعد از 40 سال چندین کمپانی تولید کنندۀ واکسن از جمله «گلاکسواسمیت کلاین (شرکت بریتانیایی و چند ملیتی داروسازی در لندن)»، «نوارتیس (شرکت چند ملیتی داروسازی در سوئیس)»، «مرک اندکو (شرکت داروسازی امریکائی)»، «سانوفی (شرکت داروسازی فرانسوی در پاریس)»، و «فایزر (شرکت داروسازی امریکائی و چند ملیتی)» که بعنوان بزرگ‏ترین شرکت‏های داروسازی جهان شناخته می‏شوند، در رقابت باهم و با حمایت و با امتیاز ویژۀ مالی «سازمان بهداشت جهانی»، بیاد و به فکر تولید واکسن ضد کُرونا افتاده اند؟!! شرکت‏هایی که علناً اعلام کرده اند تهیۀ واکسن ضد کُرونا، ارزش 4 میلیارد و 100 میلیون دلاری دارد، و متعاقباً شرکت‏هایی که در پروندۀ خود، انبانی از جنایت  کلاهبرداری، بابت هدر دادن جان میلیون‏ها کودک و انسان رنجدیده دارند.

با این اوصاف و بنابه هزاران ادله می‏توان پی بُرد، که رشد تکنولوژی و تکنیک پزشکی در انطباق با خواست‏های مالی عده ای محدود، و نیز در انطباق با منافع و سیاستِ نهادها و شرکت‏های وابسته به طبقۀ سرمایه داری است. بی دلیل نیست که اهمال‏کاری‏ها و مایه گذاشتن از جانِ میلیون‏ها کودک، زن و مرد، به کارِ و تمِ اصلی طبقات حاکمه و متعاقباً شرکت‏های داروسازی وابسته بدانان تبدیل شده است. در حقیقت جهان پُر از کلاشی و کلاهبرداری از ثروت‏ها و ذخائر جامعه، و نیز سر کیسه کردن مردم توسط عناصر و سازمان‏های ذیربط به امپریالیسم جهانی است. در این‏میان سرمایه های حاصل از کار، برای مبارزه با بیماری‏های حاصل از طبیعت و سن نیست. همۀ موضوعات و از جمله مقابله با بیماری‏ها در عصر امپریالیسم هم، رنگ و بوی طبقاتی گرفته است که نمودِ عریان آنرا می‏شود، در تقسیم بندی دوائر متفاوت دولتی، و نیز در عکس العمل دولت‏مردان ایران نسبت به زندانیان، پیرامونِ مبارزه با ویروس کُرونا به عینه دید.

براستی به جهانِ پُر از نابرابری‏ها نگاهی بی‏اندازیم؛ رفتار و کردارِ غیر انسانی دولت‏ها و ارگان‏های حافظ بقای‏شانرا در مقابل خود قرار دهیم و به بینیم که چه بلایی جنگ‏ افروزان دارند، بر سر پناهندگان و قربانیان نظام امپریالیستی – در مرز یونان – می‏آورند که بدون کمترین دودلی، چیزی جز یادآوری جنایت‏کاری‏های فاشسیتِ هیتلری در “اردوگاه آشویتس” نیست. همه جا دارند مرتکب جنایت می‏شوند و همه جا سرمایه داران دارند دایرۀ زندگیِ طبقات فرودست را تنگ و تنگ‏تر می‏کنند. پیداست که تفاوت محسوسی مابینِ دولت‏های امپریالیستی نیست. 4 میلیون کودک در انگلستان در زیر خط فقر اند؛ هزاران کارگر و کارمند علی‏رغم داشتن کار تمام وقت در این کشور، از تهیۀ امکانات اولیۀ زندگی باز مانده اند؛ هزاران دخترِ دانش آموز به دلیل ناتوانی والدین‏شان، از دسترسی به وسائل اولیۀ بهداشتی محروم اند؛ 3 میلیون کودک، زن و مرد در مرز ترکیه و سوریه، نظاره گر زندگیِ بی آیندۀ خود می‏باشند. بنابه خبرگزاری‏های امپریالیستی، روزانه بیش از 12000 نفر در اثر بیماری وبا و 16000 نفر دیگر در اثر بیماری ابولا دارند جان خود را از دست می‏دهند؛ 2 میلیون و 700 هزار نفر به دلیل ابتلاء به بیماری مالاریا کُشته می‏شوند؛ آنفلونزا دارد سالانه جان 36000 نفر را می‏گیرد؛ 156965 نفر در اثر آلودگی آب جان خود را از دست می‏دهند؛ 2419507 نفر به دلیل بیماری‏های واگیردار دارند می‏میرند؛ 57608 زن در حین زایمان و آن‏هم به دلیل فقدان امکاناتِ اولیۀ پزشکی، و نیز 320160 نفر روزانه در اثر ایذز زندگی خود را از دست می‏دهند. اضافه بر همۀ این‏ها اگر بخواهیم به مرگ و میر روزانۀ 1416731 نفریِ کودکانِ زیر 5 سال، و هم‏چنین کُشته شدن نزدیک به 250000 و 200000 زخمی در جنگ افغانستان، 300000 کُشته در لیبی، بیش از 600000 کَشته در جنگ سوریه و غیره و بدنباله آواره شدن میلیون‏ها تن دیگر را در اثرِ ویروس جنگ‏های ارتجاعی و امپریالیستی به آمار و ارقام فوق اضافه کنیم، آن‏وقت آسان‏تر می‏توانیم به عمقِ فاجعه ای که دارد در حق میلیاردها انسان رنجدیده روا می‏شود، پی ببریم.

در هر صورت حاکمان جهان، با پخش ویروس‏های متفاوت و از جمله ویروس جنگ به جان مردم افتاده اند و روز به روز دارند محرومان را با خطرات جانی، مالی و ناامنی‏های بیشتر رودررو می‏سازند. در حقیقت جنگ بیولوژیکی، سیاسی و تجاری براه انداخته اند و بی‏تردید قربانیان اصلی آن میلیون‏ها انسانِ فاقد سر پناه و امکانات اولیۀ زندگی اند. این خاصیت جهانِ سرمایه داری برای کارگران، زحمت‏کشان و دیگر توده های دردمند است. پس، پخش و یا اهمال کاری سرمایه داران در مقابله با ویروس کُرونا را نمی‏توان بعنوان امری بیگانه و یا ناشناخته به حساب آورد. پُر واضح است تا مادامیکه جهان در دستان سرمایه داران قبضه شده است، و تا مادامیکه رژیم‏های فاسد و تبهکاری هم‏چون رژیم جمهوری اسلامی در مسند قدرت اند. چرخۀ زمانه و دنیای کنونی، تولیدگر هزاران مرض سرمایه داری علیۀ سازندگان اصلی جوامع بشری است. شکی نیست که سران رژیم جمهوری اسلامی هم در چهارچوبۀ سیاست‏های سرکوب‏گرانه و بالا کشیدنِ اموال عمومی، و بویژه به دلیل عدم اقدامات لازمه در مقابله با مصبیت‏ها و ویروس‏هایی هم‏چون کُرونا، مقصر، و بانیِ بی‏اطمینانیِ در درون جامعه و در میان مردم اند؛ هم چنین شکی نیست که رژیم حاکم بر ایران بمانند دیگر رژیم‏های سرمایه داری، در فکر چپاول، در فکر دزدی و غارت‏گری ثروت‏های جامعه و سر کیسه کردن بیش از پیش مردم است؛ عامل بدبختی، بی‏خانمانی و مرگ و میر هزاران کارگر، زحمت‏کش، کودک و دیگر قربانیان نظام امپریالیستی است؛ مضافاً اینکه شکی نیست ویروس کُرونا باعث دزدی و غارت‏گری دم و دستگاه‏های دولتی – نظامی، شرکت‏ها و موسسأت داروسازی مرتبط با آن شده است که چند نمونۀ آن، مربوط به گم شدن 20 میلیون ماسک و 85 میلیون و 400 هزار دستکش در ایران، احتکارِ لوارم و مواد پیشگیرنده، و نیز نایاب و گران شدن آن‏ها می‏باشد.

خلاصه سرمایه داران بسیار سنگ‏دل، خشن و فاقد انساندوستیِ پایه ای و اولیه اند. کسب سودِ هر چه بیشتر در ازای خانه خرابی زندگی میلیون‏ها انسان به خصیصۀ ذاتی‏شان تبدیل شده است. دنیای‏شان علیرغم بزرگیِ دنیا، بسیار کوچک و بی‏رحم است. خالقِ توطئه علیۀ مردم اند. در تعرض به مردم هویت کسب می‏کنند و تنها و تنها در بالا کشیدنِ اموال عمومی جامعه و سرکوب مردم قابل توضیح اند. شوربختانه این اوضاعی‏ست که فضای جهان – و هم‏چنین فضای ایران – را احاطه کرده است و تغییر آن، منوط به انطباق شور اعتراضی با شعور مبارزاتی است. چرا که چیدمان دنیای سرمایه داری – علیرغم فعالیت‏ها و انساندوستی بخش‏های متفاوتِ تولیدی و پزشکی -، در جهت گردشِ سیستم، مناسبات و نقشه های سازمانداده شدۀ طبقۀ حاکمه است. با این تفاصیل سیستم حاکم بر جهان کنونی اصلاً و ابداً بدرد جامعۀ بشری نمی‏خُورد و مستحق زیر و رو شدن است. به این سبب که در خدمت به سازندگی و بالندگی جامعه، و نیز در خدمت به سلامتیِ انسان‏ها و آن‏هم بعنوان مولّدان اصلی سرمایه نیست؛ به این سبب که در پسِ افکارِ سرمایه داران، دوزوکلک، تبانی و دسیسه علیۀ مردم خانه کرده است و مسلماً با تداوم حاکمیت دغل‏کاران و سودجویان، دنیا هر روز با یورش تازه تر، با نقشه های شوم‏تر، با مرض‏های خود ساختۀ سرمایه داری و نیز با ویروس‏های کُشنده تر رودررو خواهد شد.

13 مارچ 2020

23 اسفند 1398