کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران
سخن روز

در حاشیه تجمع بازنشستگان ومعلمان سرکوب پایان راه نیست ، مقاومت زندگی است !

هنوز خونهای ریخته شده بر سنگفرشها در جریان سرکوب شورش گرسنگان آبانماه خشک نشده است، هنوز آمار دقیقی از کشته شدگان وجود ندارد، هنوز از سرنوشت هزاران نفر که به بند کشیده شده اند اطلاعی در دست نیست و با وجود همه این سرکوبگریهای وحشیانه برای امروز دوم دیماه، گروه “اتحاد بازنشستگان ” با صدور بیانیه، عموم بازنشستگان را به تجمع سراسری در مقابل مجلس رژیم فراخواند. این بیانیه توسط سایر گروهها و تشکلهای بازنشستگان مورد پشتیبانی قرار گرفت. با فاصله اندکی، “شورای هماهنگی تشکل های صنفی معلمان ایران” نیز ضمن حمایت از فراخوان گروهها و تشکلهای بازنشستگان از تمام فرهنگیان بازنشسته برای شرکت در این تجمع اعتراضی دعوت به عمل آورده و همچنین معلمان سراسر کشور فراخوانده شدند که امروز کلاسهای درس را تعطیل کرده و اقدام به تجمع در مدارس بنمایند.

انتشار این فراخوانها در حالیکه مقامات جنایتکار رژیم با اشاره به کشتار مردم معترض از به اصطلاح “پیروزی یک جنگ نظامی و امنیتی”  صحبت به میان آورده اند، نشان میدهد که حربه سرکوب با تمام ابعاد جنایتبارش نتوانسته است صدای جنبش های اعتراضی را خاموش کند. هنوز هم مرگ دو برادر چهارده و هفده ساله کولبر که برای نان جان خود را از دست دادند، هزاران نفر از مردم را در روستایذ “نیه” و شهر”مریوان”  با شعار مرگ بر دیکتاتور به خیابان میکشد، هنوز هم اعتصابات کارگری ادامه دارند و هنوز هم خانواده جانباختگان کشتار چهار دهه رژیم، مردم را به تجمع پنجم دیماه در سرتا سر کشور فراخوانده است تا جامعه فراموش نکند که در روزهای تلخ آبانماه چه بر او گذشت.

اعتراضات این مردم، فراخوانهای تشکلهای مختلف اجتماعی بیان یک واقعیت موجود در جامعه است، مردم از فقر جانسوز به ستوه آمده اند، مردم از گرانی جانشان به لب رسیده است، کالاهای اساسی از سر سفره مردم خارج شده است، نزدیک به بیست میلیون نفر از جمعیت کشور در حاشیه شهرهای بزرگ در فقدان اولیه ترین امکانات زیر ساختی در جنگی اعلام نشده با رژیم قرار گرفته اند و در اینصورت چرا باید این مردم که هست و نیستی شان به باد میرود، این وضعیت فلاکتبار را تحمل کنند. بی جهت نیست که بازنشستگان که در مقیاس میلیونی توان تأمین هزینه زندگی را نداشته و بخش بزرگی از تنگدست ترین اقشار زحمتکش جامعه را تشکیل میدهند، فریادشان از افزایش هر روزه قیمت ها و وخیمتر شدن وضعیت معیشت شان بالا رفته ، فراخوان داده و اعلام کنند که در مقابل تمام این هجومی که به زندگی آنها میشود و در مقابل گوش ناشنوای مقامات رژیم راهی جز آمدن به خیابان و تشدید مبارزات خود ندارند. اینکه بلافاصله “شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان” از فراخوان  “اتحاد بازنشستگان” حمایت میکند، بیان روشن این واقعیت است که آنها در فقر میلیونها بازنشسته تصویر محتوم آینده خود را میبینند. این فرهنگیان میبینند در شرایطی که خط فقر همه مرزهای تصور آنان را در نوردیده است و همزمان دولت روحانی در لایحه بودجه خود بیشرمانه تنها از افزایش پانزده در صدی بودجه آموزش و پرورش سخن به میان میآورد، در اینصورت هوشمندی چندانی لازم نیست تا فهمید چه فاصله عمیقی میان میانگین تورم چهل و دو در صدی و افزایش پانزده درصدی بودجه آموزش و پرورش موجود است و البته میدانیم که تورم واقعی بسیار بالاتر از این رقم است و تازه هیچ معلوم نیست چه درصدی از این افزایش بودجه در لیست مزد و حقوق معلمان جای خواهد گرفت. چه فرهنگیان بازنشسته، چه فرهنگیان شاغل و چه اکثریت بازنشستگان در همین یکی دو سال گذشته بارها و بارها دست به تجمع و تحصن زده اند. آنان بخشی از قربانیان تلاشی اقتصادی جامعه و سیاستهای سرمایه دارانه جمهوری اسلامی هستند. آنان بارها و بارها به گرانی، به کاهش بی سابقه قدرت خرید معلمان و سفره تقریبا تهی بازنشستگان اعتراض کرده اند. و اما به تجربه دیده اند که “گوش مسئولین کر و چشمهایشان کور” است. آنان دیده اند که صندوق ذخیره فرهنگیان به غارت رفته است، آنان دیده اند که صندوق های بازنشستگی به یغما رفته است، آنان از خصوصی سازی آموزش و پرورش از “فقیر سازی معلمان” بارها و بارها سخن گفته اند و اکنون یک بار دیگر چاره را در تجمع اعتراضی و آمدن به خیابان میبینند. معلمان و بازنشستگان یاد گرفته اند که راهی جز مبارزه جهت کسب مطالبات برحقشان ندارند، آنان به تجربه دیده اند که رژیم وارگانهای سرکوبش به جای برخورد با دزدان و اختلاسگران ، معلمان عدالتخواه ، بازنشستگان ، کارگران ، زنان ، حاشیه نشینان ،کودکان کار و کولبران مورد هجوم قرار میدهند. و این روزها در شرایطی که مردم داغدار عزیزان کشته شده خود هستند، در شرایطی که معلمین داغدار جای خالی شاگردان به قتل رسیده خود هستند و در دل اوضاع متحول جامعه چگونه میتوانند آرام بنشینند و درست به همین علت هم تشکلهای بازنشستگان و هم فرهنگیان اعلام کرده اند که مبارزاتشان را تا کسب مطالباتشان ادامه خواهند داد. و بی جهت نیست که ” شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان ” در بیانیه خود مینویسند ” آری ! امروز اگر چه بخاطر سرکوب، وضعیت معیشتی اکثریت جامعه و جانباختن دانش آموزان و جوانانمان داغداریم ، اما از این زخم ها ، آزادی جوانه خواهد زد و صدای دادخواهی و عدالتخواهی تکثیر خواهد شد ” و این البته رؤیا نیست، تصویر واقعیت جامعه ای است که آبستن دگرگونیهای عظیم است.

بدون تردید تجمع اعتراضی بازنشستگان و تحصن معلمان آغاز دور دیگری از اعتراضات جنبشهای اجتماعی را بعد از کشت و کشتار آبانماه نوید میدهد. و بدون تردید رژیم با همه سرکوبگریهای وحشیانه اش، با احکام فله ای علیه فعالین کارگری و مدافعانشان، علیه فعالین زنان و علیه فعالین مدنی و دستگیری هزاران نفر نخواهد توانست جامعه را  به دوره پیش از خیزش دیمان و شورش آبانماه برگرداند.

به تدارک شورشهای بزرگتری بپردازیم و به نیازهای سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی پاسخ دهیم وراه را برای  عوامفریبی های اپوزیسیون راست و بورژوائی ببندیم. فراموش نکنیم که دانشجویان در شانزدهم آذر به درستی فریاد زدند که “سرکوب پایان راه نیست، مقاومت زندگی است “