کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران
سخن روز

عواقب بحران پسا کرونا گریبان جمهوری اسلامی را نیز خواهد گرفت

تظاهرات و اعتراضات خیابانی در عراق و لبنان بر علیه رژیم های حاکم بر این دو کشوراز سر گرفته شده اند.  در عراق این اعتراض‌ها پس از یک وقفه سه ماهه به دلیل شیوع بیماری کرونا، از نو گسترش یافته اند. استان‌های مرکز و جنوب عراق، ۷۲ ساعت پس از آن که نخست‌وزیر جدید “مصطفی کاظمی” اعتماد پارلمان عراق را به دست آورد، شاهد حضور گسترده مردمی بود که از ماه اکتبر سال گذشته، با خواست سقوط دولت حاکم ، خیابانها و میدانها را به کنترل خود در آورده بودند.

در لبنان این اعتراض‌ها که از ۱۷ اکتبر (۲۶ مهر) سال میلادی گذشته شروع شده بود، در پی وخامت اوضاع اقتصادی و فساد دولتی و با تخفیف نسبی بحران کرونا، شکل تازه‌ای به خود گرفته اند. مرکز اعتراضات روزهای اخیر شهر طرابلس بود. روز دوشنبه خودرو‌های حامل تظاهرکنندگان از مناطق مختلف لبنان شامل بیروت، وارد طرابلس، در شمال این کشور شدند. کمیته سازمانده تجمع بزرگ طرابلس اعلام کرد که خیزش آن‌ها تا زمان تحقق درخواست‌هایشان ادامه خواهد داشت. تظاهر کنندگان در عراق و در لبنان، دولتهای جدید “کاظمی” در عراق و “دیاب” در لبنان را نمی پذیرند. در بغداد تظاهر کنندگان به روش روزهای پیش از شیوع کرونا ابتدا در میدان تحریر تجمع کردند و سپس به سوی پل جمهوری، به سمت منطقه سبز حرکت کردند. آنها از مانع اول  عبور کردند و خود را به مانع دوم  رساندند. در درگیری با نیروهای امنیتی در این مسیر  دست‌کم 10 نفر از معترضان زخمی شدند و عقب نشینی کردند. در استان “دیوانیه” تظاهر کنندگان جاده اصلی دیوانیه_نجف را بستند. در استان “واسط” معترضان از سقوط دولت محلی این استان و ممانعت از ورود نمایندگان واسط به استان مذکور خبر دادند. در بیانیه این معترضان آمده است: “ما از امروز سقوط دولت محلی در این استان را اعلام می‌کنیم و به عنوان نمایندگان خواست مردمی و انقلابی، دولت محلی، فرمانداران، مدیران نواحی را برکنار می‌کنیم و مسئولیت اداره استان را به دستگاه قضایی واگذار می‌کنیم.” در بصره معترضان خواستار سرنگونی دولت محلی و برکناری استاندار و معاونان او شدند و به گفته یکی از مسئولین حشد شعبی، این اعتراضات به کشته شدن یک تظاهرات‌کننده و زخمی شدن چهار نفر دیگر منجر شده است. معترضان در شهر “کوت”، دفاتر چند حزب اسلامی  و خانه یکی از مقام‌های استان را آتش زدند.

سران دولتها در ایران و عراق و لبنان امیدوار بودند، که ویروس کرونا برای مدت طولانی تری در خدمت تداوم حاکمیت آنها عمل کند، اما حسابهایشان درست از آب در نیامد. خدمت ویروس کرونا در عراق و لبنان موقتی بود و در ایران نیز جمهوری اسلامی هر دم انتظار خیزش ملیونی مردم را می کشد. اما در هر دوی این کشورها مردم علیه نظام سیاسی هم پیمان با جمهوری اسلامی برخاسته اند و پای جمهوری اسلامی هم به میان آمده است. از اینرو رویدادهای روزهای اخیر در لبنان و عراق خواب از چشم سران رژیم اسلامی حاکم بر ایران نیز ربوده است. قیام مردمی در این دو کشور که رژیم ایران سالها بر روی جمعیت شیعه مذهب آنها حساب باز کرده بود، امیدهای جمهوری اسلامی را نقش برآب کرده است. شعارهائی که علیه احزاب متحد جمهوری اسلامی در عراق و لبنان سرداده می شوند، نشان می دهد که عمر سوء استفاده رژیم اسلامی از باورهای مذهبی مردم به سر آمده است. هم دولتهای حاکم و هم اقتدار جمهوری اسلامی در این کشورها، همزمان هدف خیزش انقلابی مردم قرار گرفته اند.

اگر برای مدتی شهروندان معترض در عراق و لبنان و ایران، در یک اقدام متمدنانه، در پیروی از خرد جمعی، با هدف جلوگیری از اشاعه بیماری کرونا، حضور گسترده در خیابانها را رها کرده بودند، اکنون به هر درجه ای که این بحران تخفیف بیابد، تحقق اهداف حق طلبانه خود را پیگیری خواهند کرد. بدون شک عواقب بحران پسا کرونا گریبان جمهوری اسلامی را نیز خواهد گرفت.  فقر و شرایط معیشتی سختی که در پائیز 98 مردم را به رویاروئی با رژیم کشاند، طی ماههای شیوع کرونا، شدت بیشتری یافته است. داغ بیش از 1500 تن از عزیزانی که در این جریان جانباختند، هنوز روی دل مردم مانده است. هنوز هزاران نفر از بازداشت شدگان رویدادهای آبان 98 و اعتراضات متعاقب آن بلاتکلیف در زندانها به سر می برند. به زیر کشیدن هواپیمای اوکرائینی با موشک سپاه پاسداران و داغدار کردن چند صد خانواده به فراموشی سپرده نمی شوند.

کرونا در عین اینکه به رژیم ایران فرصتی داد، تا موقتا هم که شده است، خطر خیزشهای مردمی را از خود دور کند، اما در عین حال تمام ناتوانی های جمهوری اسلامی و تناقضات درونی این رژیم و خصلتهای ارتجاعی و ضد مردمی آنرا با وضوح بی مانندی به جهانیان نشان داد. جمهوری اسلامی در موقعیت بسیار دشوار تری در مقایسه با روزهای قبل از شیوع کرونا قرار گرفته است. اگر روزی دخالتهایش در خارج از مرزهای ایران ضرورت بقای حاکمیتش بود، امروز در همه کانونهای بحرانی منطقه با ناکامی روبرو است. اگر در عراق و لبنان اقتدارش از سوی ملیونها مردم به پاخاسته لگد مال شده است، در سوریه زیر فشارهای خرد کننده نظامی اسرائیل و در نتیجه توافق های پنهان و آشکار روسیه و آمریکا ، دنبال راهی برای خروج بدون سروصدا از این کشور می گردد. کار به جائی رسیده است که خامنه ای پس از آن همه شاخ و شانه کشیدنهای بدون محتوی بر علیه آمریکا، امروز دست به دامن ” امام حسن” برای یافتن راه خروج “آبرومندانه” از بحران می گردد.

جمهوری اسلامی تلاش می کند، به کمک ویروس کرونا، مردم را خسته و مایوس سازد. تقویت همبستگی اجتماعی و اقداماتی که به عنوان نمونه این روزها در کردستان در زمینه سازماندهی مردمی برای مقابله با کرونا در جریان است، یکی از راههای مقابله با این تلاش رژیم است. بدون شک جمهوری اسلامی علاوه بر این هنوز طرفندهای دیگری هم برای بقاء زیر سر دارد. طرفندهائی که خنثی کردن آنها جز به نیروی آگاهی توده های کارگر و زحمتکش و حضور گسترده توده ای در همه میدانهای سیاسی و اجتماعی میسر نمی شود.