کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران
سخن روز

مبارزه با فقر و سوداندوزی بر متن تشدید بحران سرمایه داری

بر اساس گزارش جدیدی که بانک بین المللی اعتبار سوئیس منتشر کرده است، در سال 2020 در حالیکه بیماری کووید 19 بر متن بحران تعمیق شونده سرمایه داری، چند میلیون انسان را روانه گورستان ها کرد، میلیونر ها در جهان افزایشی چشمگیر پیدا کردند. بنابر این گزارش حدود دو میلیون و 73 هزار تن به میلیونر ها در آمریکا، 633 هزار نفر به میلیونر ها در آلمان و بیش از سیصد هزار نفر به میلیونر های استرالیا اضافه شد. گذشته از میلیونر ها میلیادرها نیز در 12 ماه گذشته سودهای کلان اندوختند. در مدت مذکور 650 میلیاردر در آمریکا میزان ثروت خود را به یک تریلیون و دویست میلیارد دلار رساندند. فقط “جف بزوس” مالک کمپانی آمازون که کارگرانش را در شرایط خطرناک کرونا به کار واداشت و موجب مرگ عده قابل توجهی از آنان شد، در همین مدت 200 میلیارد دلار بر ثروت خود افزود. او قصد دارد با استفاده از پولی که از دسترنج یک میلیون کارگر بی حقوق و محروم بدست آورده به فضا سفر کند.

گزارش یاد شده می افزاید که در مجموع ابر ثروتمندان و میلیونر ها در جهان هفت و چهار دهم در صد بر ثروت خود افزوده اند. چندی پیش موسسه مطالعاتی “کپ جمنای” طی گزارشی نشان داد، تعداد میلیونرهای ایرانی نیز در سال ۲۰۲۰ میلادی – دوران همه گیری کرونا– رکورد زده و به ۲۵۰ هزار نفر رسیده و نرخ رشد ثروت آن ها به بیش از بیست و چهار و سه دهم درصد رسیده است. ثروتمندان ایرانی در سال گذشته رکورد جهش ثروت در سرتاسر جهان را شکسته اند. نشریه “فوربس”، که به مجله میلیونرها موسوم است، در مقاله ای زیر نام “بر فراز ماه” صحت این گزارش ها را تایید کرده و از آنها استقبال نموده است. این ثروت کوه آسا، که حاصل دسترنج کارگران و سخاوتمندی طبیعت می باشد، چون جذب تولید نشده و ظرفیت قمارخانه ها را نیز پر کرده است، در مراکز مالی و بویژه بهشت های مالیاتی احتکار شده اند. این پولها به قول “اکسفام”، موسسه خیریه مشهور در جهان، میتوانند واکسن رایگان برای میلیاردها نفر از مردم مسکین دنیا را فراهم کرده و فقر را در جهان ریشه کن نمایند.

گزارشات مذکور روتین بوده و سالهاست که منتشر میشوند. آنها در هر دوره ویژه، عملکرد خاصی داشته اند. این گزارشات در شرایط کنونی در کنار رپورت های اخیر موسسات مالی بزرگ بورژوایی، نظیر صندوق بین المللی پول، میخواهند نشان دهند که سیستم سرمایه داری، بر عکس نظرات رایج ، در حال خروج از بحران بوده و همچنان توان ثروت آفرینی، تامین شغل و تولید زندگی مرفه را دارد. اما واقعیاتی موجود است که اینگونه تبلیغات را به چالش می طلبد.

طبق گزارش بانک مرکزی بریتانیا بحران کنونی نظام سرمایه داری در 300 سال گذشته بی سابقه بوده است. طبقه کارگر، در نتیجه این بحران و اعمال سیاست نئولیبرالیسم اقتصادی، در یک دهه اخیر شاهد افت قدرت خرید و کاهش درآمد اعضایش بوده است. زنان و مردان کارگر کوشیده اند با وامگیری از بانک ها سطح زندگی خود و خانواده خویش را در حد مناسبی نگه دارند. کوهها پولی که در نتیجه کاهش و انجماد دستمزد همین کارگران در بانکها تلنبار شده به عنوان وام به خود آنها پرداخت میشود تا کارخانه ها تا حدودی هم که شده قادر به تولید کالاهای گوناگون باشند. سود وامها، بیکارسازیها و ارزان شدن نیروی کار سبب گردیده تا تهی دستان فقیرتر و سرمایه داران ثروتمند تر شوند. اما افزایش ثروت ابر دارا ها در همانحال حاصل تزریق تریلیونها دلار از جانب بانک های مرکزی به اقتصاد، نگه داشتن بهره موسسات مالی نزدیک به صفر و بالا نگه داشتن حیله گرانه قیمت ها در بازارهای بورس نیز می باشد. اکنون بورس به تمامی از تولید جدا شده و چاپ پول های کلان و بی پشتوانه از جانب بانک های مرکزی سبب ایجاد تورمی افسارگسیخته شده که هر چه بیشتر کارگران و مردم زحمتکش را با فقر فزاینده روبرو میکند.

تورم لجام گسیخته در تمام کشورهای سرمایه داری، اعم از توسعه یافته و در حال توسعه، بر میزان تنگدستی شهروندان افزوده و می افزاید. افزایش تورم در کشوری نظیر ایران بالای 50 درصد و در مورد بعضی کالاهای مورد مصرف کارگران و زحمتکشان تا 97 درصد گزارش شده است. بر بستر شرایط تباه کننده موجود مطالباتی نظیر افزایش مالیات میلیونر ها و میلیاردرها بویژه در کشورهای توسعه یافته به خواستی توده ای تبدیل شده است. در کنار این مطالبه، افزایش دستمزد، تبدیل قرارداد های موقت و پیمانی به قرارداد های دائمی و حذف پیمانکاران به خواست عمومی کارگران تبدیل شده است. مردم پیگیری مطالبات اخیر را در مبارزات و اعتصاب های اخیر کارگران عرصه های مختلف در ایران و بویژه بیش از یکصد هزار نفر از کارگران نفت، گاز و پتروشیمی شاهدند. این اعتصابات و مبارزات، که با فراخوان ایجاد تشکل های کارگری و انقلابی همراه است، بر بستر وضعیت بحران آمیز بورژوازی در جهان و ورشکستگی جمهوری اسلامی این ظرفیت را دارند تا در ایران شرایط انقلابی را بیافرینند.