کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران
سخن روز

مخاطراتی که خیزش انقلابی مردم عراق را تهدید می کنند

در حالیکه قیام مردم در عراق بر علیه رژیم فاسد حاکم بر این کشور و بر علیه دخالتهای جمهوری اسلامی،با قدرت همچنان ادامه دارد،شاهد رویدادهائی هستیم که نشان از وجود توطئه هائی برای خاموش کردن و یا به بیراهه بردن این قیام دارند.

احزاب شیعه حاکم و گروههای مسلح وابسته به آنها در “حشد شعبی” و جمهوری اسلامی به عنوان پشتیبان آنها، در برابر حضور میلیونی مردم در خیابانها مستاصل شده اند. کشتار بیش از ۵۰۰ تظاهر کننده و زخمی کردن ۲۰هزار تن، نتوانسته است مردم را مرعوب و از میدان به در کند. هیئت حاکمه فعلی نه می خواهد داوطلبانه قدرت را به مردم قیام کننده واگذار کند و نه توان سرکوب آنرا دارد. جمهوری اسلامی که موقعیت خود در عراق را به شدت ناپایدار و در خطر می بیند، برای حفظ آن به هر وسیله ای متوسل می شود. دولت آمریکا نیز، شرایط جدید و بازگشت ناپذیر عراق را دریافته است و  از هر فرصتی برای تضمین منافع خود در آینده این کشور استفاده می کند.  دولت آمریکا در کمین نشسته است تا نیروهای طرفدار رژیم ایران، در نتیجه خیزش مردم به حدکافی ضعیف شده باشند، تا در موقع مناسب نقشه مورد نظر خود را به اجرا بگذارد. اینها زمینه های عینی شکل گیری توطئه هائی هستند که در این روزها عملا به جریان افتاده اند. یکی از جانب جمهوری اسلامی ایران و دیگری از جانب ایالات متحده آمریکا. هر دو طرف در تلاش  هستند از طریق حاشیه ای کردن گام به گام خیزش انقلابی مردم خود را از دست عواقب آن  رها سازند و آینده سیاسی این کشور را  در مسیری منطبق با منافع حود قرار دهند.

با پرتاب چند گلوله کاتیوشا به سوی یک پایگاه نظامی آمریکا، کلید اجرای توطئه از جانب جمهوری اسلامی زده شد. طراحان این نقشه حساب کرده بودند که با اجرای یک یا احیانا چند حمله از این دست، سرانجام دولت آمریکا را به عکس العمل نظامی وادار خواهند کرد. بدین ترتیب فضای جامعه عراق جنگی و میلیتاریزه خواهد شد. با حاکم شدن فضای جنگی، قیام مردم حاشیه ای و سرانجام خاموش خواهد شد و جمهوری اسلامی نیز از طریق درگیریهای نیابتی موقعیت خود در عراق را حفظ خواهد کرد و یا به ازاء گرفتن امتیازاتی آنرا با دولت آمریکا به معامله خواهد گذاشت. نگاهی به رویدادهای چند روز اخیر به روشنی مسیر این دو توطئه را نشان می دهند. از جانب جمهوری اسلامی: حمله به پایگاه کیوان و کشتن یک پیمانکار آمریکائی، تجمع در مقابل سفارت آمریکا و آتش زدن دیوار سفارتخانه، قدرت نمائی در تشیع جنازه قاسم سلیمانی در بغداد و رویدادهائی که متعاقبا خواهند آمد. از جانب دولت آمریکا: حمله به چند پایگاه “حشد شعبی” و کشتن شماری از افراد و رهبران آنها، کشتن قاسم سلیمانی و چند تن از رهبران حزب الله و حشد شعبی در خروجی فرودگاه بغداد و رویداهای قابل پیش بینی در روزهای آینده.

اینکه نتیجه این کشمکش چه خواهد بود، نهایتا به توازن قوای جدید بین دو طرف این منازعه مربوط است. درک این واقعیت که این توازن قوا در شرایط فعلی به زیان جمهوری اسلامی تغییر کرده است، چندان دشوار نیست. جمهوری اسلامی تحت فشار محاصره اقتصادی آمریکا به نفس زدن افتاده است و راهی برای خروج از وضعیت فعلی سراغ ندارد. اگر در گذشته امیدوار بود که با بند بازی دیپلماتیک، در شکاف بین قدرتهای بزرگ شرق و غرب جائی برای خود باز کند و بن بست اقتصادی جاری را بشکند، امروز عملا این امید نقش بر آب شده است. دولتهای روسیه و چین منافع کلان خود را فدای پشتیبانی از یک رژیم رو به زوال نکردند. نفوذ و حضور جمهوری اسلامی در کشورهای عراق و لبنان و سوریه، که بخشی از استراتژی بقای این رژیم بود، امروز نه تنها از طریق فشارهای چند جانبه آمریکا و متحدین او به خطر افتاده است، بلکه جمهوری اسلامی رودرو با خیزش انقلابی مردم در لبنان و عراق نیز قرار گرفته است و تا جائیکه مستقیما در سرکوب مبارزات این مردم دخالت دارد. در داخل ایران، خیزش آبانماه نشان داد که جمهوری اسلامی تا چه اندازه از جانب مردم معترض تحت فشار قرار گرفته است و از دید میلیونها از مردم ایران، این رژیم در سراشیبی سقوط قرار گرفته است.

در خود عراق خیزش انقلابی مردم اگرچه عطفی هم به دولت آمریکا و سیاستهایش ندارد، اما جهت گیری اصلی آن بر علیه جمهوری اسلامی و دولت دست نشانده آن در بغداد است. در عرصه رویاروئی های نظامی هم جائی برای تردید وجود ندارد. ضربات آمریکا در همین چند روز نشان دادند که جمهوری اسلامی در عرصه نظامی بازنده قطعی است و با تهدیدهای توخالی نمی تواند سرنوشت بازی را تغییر دهد.

اما ماهیت جدال و کشمکش رژیم اسلامی با آمریکا در عراق از هر دو طرف ارتجاعی است و ربطی به منافع مردم محروم و ستمدیده این کشور ندارد.  شناختن و خنثی کردن هر دو سوی این توطئه، شرط پیروزی مردم عراق در نبرد سرنوشت ساز کنونی است. هفته های آینده فرصتی هستند تا مردم قیام کننده، چهره های انقلابی و مورد اعتماد خود را به جامعه معرفی کنند، حاکمیت دوگانه فعلی در سطح جامعه را رسمیت ببخشند و به سوی شکل دادن به یک دولت موقت مورد اعتماد مردم، گام بردارند. دولتی که بدیل دستگاه فاسد کنونی باشد و امکان مشارکت عمومی در تعیین تکلیف قدرت سیاسی آتی در عراق را فراهم کند.