کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران
مطالب رسیده

منطق سودِ نابغه های جنایت (شورش کریمی)

 

ارتش ترکیه با وجود مخالفت‌های جهانی چهارشنبه ۹ اکتبر حمله اشغالگرانه ای را با هدف ایجاد منطقه امن و عقب راندن نیروهای سوریه دموکراتیک آغاز کرد. در این عملیات تا‌کنون بیش از ۲۰۰ غیرنظامی کشته و حدود ۳۰۰ هزار نفر آواره شده‌اند. بعد از یک دوره پنج روزه توقف حمله اشغالگرانه دولت ترکیه، بر اساس توافق اردوغان و پوتین، ارتش ترکیه و نیروهای روسیه از ظهر چهارشنبه یکم آبان / ۲۳ اکتبر و به مدت ۱۵۰ ساعت وارد خاک سوریه خواهند شد. هدف از این عملیات بیرون راندن نیروهای سوریه دمکراتیک و یگان‌های مدافع خلق (ی‌پ‌گ) از شعاع ۲۹ کیلومتری مرز ترکیه با سوریه است.

گشت‌های مشترک روسیه و ترکیه در شش روز آینده قرار است این منطقه ۲۹ کیلومتری را رصد کنند و به دنبال نیروهای کرد خواهند گشت. روسیه و ترکیه از نیروهای سوریه دمکراتیک و یگان‌های مدافع خلق و سایر کردهایی که سلاح دارند، خواسته‌اند از این منطقه عملیاتی بیرون بروند. گشت‌ها قرار است بعد از پایان شش روز و از سه‌شنبه هفته آینده همچنان ادامه بیابند.

در ادامه تراژدی مقاومت روژاوا که بیش از نه سال است، در سوریه ادامه دارد، همه سلاطین ریز و درشت، همه دشمنان آزادی و عدالت، همه نابغه های جنایت، همه ی تاجران سلاح و مهمات جنگی، همه ی گانگسترهای حرفه ای و همه محافظان وضع موجود متحد شدند تا، هر کدام به میزان قدرتش، منطقه ای که متعلق به آنان نیست، تقسیم کنند. همه آنها، زمانی که نیروی بر خلاف ماهیت آنها، برای آزادی و عدالت اجتماعی بجنگند، برای نابود کردن آن، نه تنها متحد می شوند، بلکه گوی تجاوز و درنده خویی را از یکدیگر می ربایند. همه آنهایی که تا چند ماه پیش رقیب یکدیگر بودند، همه آنهایی که گروه های اسلامی از نوع النصر، الشام، داعش و القاعده را بر علیه حاکم جنایتکار سوریه یعنی بشار اسد، تغذیه و رهبری می کردنند، متحد می شوند.  شبیه به دزدان دریایی یا گانگسترهای قدیمی با این تفاوت که اکنون دولت، دفتر و دستک و دسته های راهزنی منظم دارند و میلیاردها انسان را این نابغه های جنایتکار هدایت می کنند. برای اینکه این غارت، این دزدی و این جنایت زشت را پرده پوشی کنند، اسم آن را میگذارند،

” توافق”. سر دسته گانگسترهای حرفه ای ” آمریکا ”  باد در غبغبه می اندازد که، ” کردها باید از ما تشکر کنند، اصلا تمام جهان باید از ما تشکر کند، که این  توافق  را ما به ثمر رساندیم، زیرا جلوی کشتار هزاران انسان را گرفتیم. ادامه می دهد که، ما داعش را شکست دادیم، ما تقریبا صدرصد داعش را نابود کردیم، دیگر که نباید انتظار داشته باشند، ما (آمریکا )نقش پلیس جهان را بازی کنیم”.

مشخص نیست چرا باید از راهزنانی که خانه و کاشانه مردم کردستان سوریه را مصادره کرده اند، بدونه اینکه مردم این مناطق را در این بذل و بخشش وارد کنند، سپاسگذاری کرد. چرا باید از دولتی که به جز جنگ، ویرانی، آوارگی و آدمکشی برای بشریت چیز دیگری به ارمغان نیاورده است، تشکر کرد. چرا باید از دولتی تشکر کرد که ارتش فاشیست ترکیه، با جنگنده های فوق مدرن آمریکایی بر سر مردم بی دفاع روژاوا، باران بمب می باراند. مشخص نیست چرا باید از آمریکا سپاسگذاری کرد، وقتی که جریان جنایتکار اسلامی داعش، به وسیله یگان های مدافع خلق و نیروهای سوریه دمکراتیک با جان باختن یازده هزار مبارز این نیرو ها و نابودی شهر ها و روستاهای این مناطق، خطرش دفع شده است. همان نیروهای تندرو اسلامی که محصول خود آمریکا و قدرت های بزرگ و همانند ابزاری برای نابودی جنبش های اجتماعی مترقی ساخته و مورد استفاده قرار می گیرند. مردم حق طلب سوریه و جهان فراموش نکرده اند که در ژانویه سال ۲۰۱۱، برای زندگی بهتر، آزادی، رفاه و آسایش، در مقابل رژیم بشار اسد به خیابان ها آمدند. اما با سرکوب جنایتکارانه ای که رژیم بشار اسد با همکاری رژیم اسلامی ایران به راه انداخت، زمینه یک جنگ داخلی و نیابتی برای قدرت های جهانی و منطقه ای فراهم شد. نیروهای القاعده و داعش جلوی دیدگان تمام جهان از راه ترکیه وارد سوریه می شدند و توسط آمریکا و متحدانش تسلیح می شدند و از هیچ جنایتی کوتاهی نمی کردند.

روسیه سر مست از پیروزی که بعد از سالها جنگ و خونریزی در سوریه به دست آمده است، سر از پا نمی شناسد و با گشاده رویی بر سر زندگی میلیون ها انسان جنگ زده معامله می کند. دیکتاتور فاشیستی هم چون اردوغان که ترکیه را به زندانی بزرگ برای تمام آزادی خواهان تبدیل کرده است و مصداق بارز یک تروریست حرفه ایست، سالهاست بر سر سرنگون کردن دولت بشار اسد، بر روی هست و نیست مردم ترکیه قمار می کند، اکنون داعیه حفظ تمامیت ارضی سوریه را به سینه می زند. رژیم اسلامی ایران که خود یکی از استادان جنگ، کشتار و جنایت علیه بشریت است، به اردوغان توصیه می کند، که از راه مسالمت آمیز مشکلات را حل کند. در این تراژدی غم انگیز که روژآوا قهرمان داستان است، با همه توان از نقشی که به او سپرده شده بود، همچون رسالتی دفاع کرد و سرافرازانه هرچه در توان داشته به نمایش گذاشته است. روژاوا به تاریخ پر از مقاومت بشر در برابر ستم تبدیل شد.

در جریان این تراژدی کودکی به دنیا آمده است که اسم اش مقاومت است، این کودک تجربه های بسیاری در این تراژدی تلخ به دست آورده است. مهمتر از همه، بسیاری از انسان های عدالت خواه و برابری طلب جهان پشتیبان بزرگ شدن و متکامل تر شدن این کودک هستند. کودکی که یاد گرفته است که در زمانه ای که گانگسترها بر جهان حکم می رانند، می بایست بروی توان، اراده و کاردانی خود حساب کند، یاد گرفته است که ممکن است گانگسترها با هم اختلاف داشته باشند، اما به هیچ وجه دوست در نظر گرفته نمی شود. یاد گرفته است که می توان جوامع آزاد و به دور از هرگونه تعصب دینی و نژادی را برپا ساخت، یاد گرفته است که می توان اداره شورایی را زندگی کرد، یاد گرفته است که زن و مرد با هم برابرند، یاد گرفته است که زن اسیر و ملک کسی نیست، یاد گرفته است که زنان آگاه به حقوق خویش، برای دفاع از برابری، مسلح می شود و نه تنها ضعیف نیست، بلکه حماسه می آفرینند. یاد گرفته است بجنگد، پیشروی کند، عقب نشینی کند، اما همچنان محکم و استوار، مقاومت کند. یاد گرفته است که امکان ندارد با جنگ، اشغال و کشتار ایده های برابری طلبانه را از کسی گرفت، یاد گرفته است که همیشه یاد بگیرد، یاد گرفته است که بیشمارانی از سراسر جهان پشتیبانش هستند. یاد گرفته است که از تهدیدات دشمنانش فرار نکند. یاد گرفته است که انسان دوست است، طبیعت دوست است، اخلاق محور است و عدالت دوست است. و یاد گرفته است که همه این ها، دارای های کمی نیست، منتهی یاد گرفته است که هنوز توانش کم است، اگر چه نابغه های جنایت نمی توانند نابودش کنند، ولی او نیز توان شکست این جانیان را ندارد. یاد گرفته است که مبارزه یک پروسه است و در این پروسه مداوم می بایست خود را متکامل تر کند، بر نقاط قوت خود بیافزاید و نقاط ضعف را از بین ببرد. یاد گرفته است زمانی که متولد شد، کسی او را به خوبی نمی شناخت، اما اکنون او کودک محبوب جهان است.

 

کودکی که در روژآوا متولد شده است، تمام آزارها، تحقیرها، کشتارها و ستم های نسل های پیشین را همچون زخم های بر تن دارد، اما این فجایع در او نفرت و کینه به وجود نیاورده است، بلکه به او نیرو می دهد، برای نابود کردن همه کینه و نفرت انسانها از یکدیگر زیر لوای دین، مذهب و نژاد. برای برافراشتن پرچم رزم با هر آنچه بوی ستم و نابرابری و کشتار می دهد. برای ساختن جامعه ای که در آن ستم و استثمار وجود نداشته باشد. برای متحد کردن و باز تولید کودکانی از جنس ” مقاومت” روژاوا.

توافقِ نابغه های جنایت، برای جنبش حق طلبانه روژآوا پایان کار نیست، بلکه ادامه مبارزه ایست که از قرن ها پیش، بین ستمدیدگان و ستمگران در جریان بوده است. سرنوشت ستمگران مشخص است، در آخر همچون معمر قذافی، محمدرضا شاه، صدام حسین، بن علی، پینوشه، هیتلر و امثال آنان، در گوشه ای تنها و رنجور خواهند مرد ولی کودک مقاومت و مبارزه همچنان رزم کنان تکامل می یابد، رشد می کند و به پیش می رود.

 

# زنده باد مقاومت

# شورش کریمی

24.10.2019